عنوان | نقد جامعهشناختی سرمایههای شخصیتهای زن در رمانهای منتخب پس از انقلاب اسلامی |
نام دانشجو / طلبه | صدف گلمرادی |
استاد راهنما | حسین فقیهی |
استاد مشاور | مریم حسینی |
دانشگاه | دانشگاه الزهرا(س)، دانشکده ادبیات، زبانها و تاریخ |
رشته تحصيلي | زبان و ادبیات فارسی |
مقطع تحصيلي | دکتری |
سال اخذ مدرک | 1393 |
تعداد صفحات | 228 |
زبان | فارسی |
کلید واژه | شخصیت زن دوران پس از انقلاب رمان قصه تهمینه شخصیت زن در رمانها و داستانها جامعهشناسی ادبیات رمان دل فولاد پییر بوردیو رمان معاصر رمان نیمه غایب انواع سرمایه رمان انگار گفته بودی لیلی |
موضوع | زن و ادبيات / خانواده و ادبیات |
چکیده | نقد جامعهشناسانهی ادبیات ناظر بر نگاهی محتوا محور به متون ادبی است که ،ضمن آن که دریافتهای زیباییشناسانه را در حاشیه میگذارد، شنیدن صداهای پنهان و کشف مضمونهای نهانی آفرینشهای ادبی را در کانون توجه خود قرار میدهد. رمان به منزلهی نوعی از ادبیات که زادهی دوران مدرن است محمل مناسبی برای بازنمایی فضای جامعه است و زنان به مثابهی نیمی از کنشگران جهان اجتماعی در مقام ابژه و سوژه در شکلگیری رمان ،به ویژه پس از انقلاب اسلامی، نقشِ چشمگیری داشتهاند. تحلیل کمی و کیفی این حضور نوعی نگاه جامعهشناسانه است که در پرتو نظریهی اجتماعی و نقد ادبی میسر میشود. نظریهی انواع سرمایهی پیر بوردیو ،جامعهشناس فرانسوی، نگاهی شامل به اشکال سود و سرمایه دارد. از نظر او اقتدار یافتن یک شخص در میدانهای مختلف و میزان سهیم شدن او در مدیریت میدان قدرت به یک سرمایهی خاص بستگی ندارد، بلکه به حجم و ترکیبی از «انواع سرمایه» وابسته است. افزون براین، توجه همزمان جامعهشناسی انتقادی بوردیو به دنیای ذهن و عین و نیز میدانی دیدن روابط حاکم بر فضای اجتماعی، ظرفیت بایسته را برای بازشناسی انواع سرمایهی شخصیتهای زن رمان در اختیار پژوهشگر قرار میدهد. بنابراین، در این رساله با تکیه بر تحلیل محتوای کیفی و تحلیل روایت به نقد جامعهشناسانهی سرمایههای شخصیتهای زن در چهار رمان دل فولاد، قصه تهمینه، انگار گفته بودی لیلی و نیمهی غایب بر اساس نظریهی انواع سرمایهی بوردیو پرداخته شده است. بر اساس این پژوهش هیچ سرمایهی متقارنی برای شخصیتهای زن رمان دیده نمیشود، از این رو حقیقت فرودستی آنان در میدانهای مختلف افشا میگردد.سرمایهی فرهنگی آنان بیشترین سهم را در تشکیل حجم و ترکیب سرمایهها دارد اما موقعیتهای معدودی که در تبدیل انواع سرمایه برای زنان به چشم میخورد به واسطهی سرمایهی اجتماعی آنان است که نه حاصل اجتماعات مدرن بلکه نتیجهی روابط بین فردی زنان با مردان صاحب اقتدار رمان (کارگردان، شاعر، استاد و جز آن) میباشد. در حیطهی سرمایهی اقتصادی سوژهی منفعل بودن زنان بازتولید میشود و از بُعد نمادین نیز شاهد فقری کاهنده در زندگی آنان هستیم. |
شناسه پایان نامه | 2024 |
تعداد بازدید | 228 |
|