عنوان | نظام ساختاری پوشاک در جامعه عشایری ایران (مطالعه موردی: ایل بختیاری) |
نام دانشجو / طلبه | مجید اسدی فارسانی |
استاد راهنما | محمدتقی آشوری |
استاد مشاور | ایرج داداشی |
دانشگاه | دانشگاه هنر تهران، پردیس بینالمللی فارابی |
رشته تحصيلي | هنر، گرایش پژوهش هنر |
مقطع تحصيلي | دکتری |
سال اخذ مدرک | 1398 |
تعداد صفحات | 277 |
زبان | فارسی |
کلید واژه | جامعه عشایری عشایر ایل بختیاری لباس عشایر نظام ساختاری پوشاک جامعه عشایری ایران فرهنگ پوشاک جوامع ابتدایی |
موضوع | پوشش زنان در تاريخ |
چکیده |
پوشاک در کنار مسکن و غذا، چرخه اصلی نیازهای اساسی انسان را شکل می دهد و هر کدام تابع دو عامل بنیادین طبیعت و فرهنگ هستند که در این میان طبیعت ماده اولیه را در اختیار فرهنگ می گذارد و فرهنگ بدان صورت و معنا می بخشد. در این چرخه، پوشاک نسبت به دو نیاز دیگر دارای جایگاهی متفاوت نسبت به تحولات فرهنگی دارد و همواره این تحولات به طور مستقیم بر روی پوشاک بازتاب می یابند. فرایندی که بر اساس آن جامعه ی مغلوب را ملزم به پیروی از نظام پوشاک غلبه کننده می دانند. این رویه در ایران بنا بر سیاست های حاکمان، از دوران باستان تا کنون ادامه داشته است. تحولاتی که توسط هخامنشیان بنابر تغییر پوشاک پارسیان به نمونه مادی، به منظور بالابردن کیفیت پوشش نظامی صورت گرفت و در دوره های اخیر نیز از کشف حجاب در دوران پهلوی با رویکرد مدرن سازی جامعه و گشت ارشاد در نظام جمهوری اسلامی به منظور حفظ ارزش های اسلامی شکل گرفته است. بنابراین نظام پوشاک اعم از سرپوش، تن پوش و پاپوش همواره کارکردهای مختلفی از جمله مسائل نظامی، سیاسی و ایدئولوژیکی برای جوامع مختلف داشته است به گونه ای که هیچ دو ملتی را نمی توان یافت که از نظام پوشاک مشابهی پیروی نمایند. در این خصوص جامعه عشایری دارای ویژگی منحصر به فردی هستند که در قیاس با جوامع روستایی و شهری دارای پایداری بیشتری در حفظ نظام پوشاکشان دارند و این مسأله شکل گرفت که چرا و چگونه نظام پوشاک در جامعه عشایری پایدار مانده است. همچنین این جوامع ساز و کار ساده تری نسبت به پیچیدگی های زندگی روستایی و مدرن شهری دارند و امکان شناسایی عملکرد آشکار و پنهان پوشاک در آنها امکان پذیرتر است. بدین منظور از شیوه اکتشافی و رویکرد کیفی برای دستیابی به اهداف پژوهش به منظور شناسایی زوایای پنهان عملکرد پوشاک در جامعه عشایری محوریت اصلی قرار گرفت و از روش علمی انسان شناسی فرهنگی بهره گرفته شد. بنابر نظریه کارکردگرایی برانیسلاومالینوفسکی، مطالعه کارکردگرای پدیده های اجتماعی به معنای مفید بودن آنها در جامعه، از مسیر برآوره شدن نیاز فردی بوسیله پاسخی فرهنگی و به دنبال آن پاسخی انسجام بخش در برابر نیاز فرهنگی زیربنای تحلیل های تفسیری قرار داده شد. روشی که در آن کارکردهای آشکار در زندگی روزمره و کارکرد پنهان در ارتباط پوشاک با نهادها مورد توجه بود. در میان جوامع عشایری ایران نیز، ایل بختیاری به عنوان بزرگ ترین ایل کوچنده کشور که در برهه های زمانی مختلف نقش مهم و اساسی در تحولات کلی ایران از جنبش مشروطه تا روابط خارجی با انگلیسی ها داشته است مورد مطالعه قرار گرفته است. نتایج حاصله نشان از آن داشت که پوشاک بختیاری از دوران باستان تا کنون پایداری خود را حفظ نموده است و طراحی یا شکل آن بر اساس تفکری کاملاً منطقی و پیشرفته حاصل گردیده است. پوشاک بختیاری، علاوه بر کارکرد آشکار آن در زندگی عشایری، کارکردی پنهان در ارتباط با نهاد های مختلف جامعه دارد به گونه ای که پوشاک متحدالشکل بختیاری عاملی برای نظم دهی و ایجاد انسجام و همبستگی اجتماعی است و پایداری آن، نظام ارزشی زندگی گروهی را که در آن، گروه بر فرد ارجحیت دارد، به عنوان زبانی غیر کلامی بازتاب می دهد. پوشاک عشایری مقدم بر زبان کلامی در روابط فرهنگی عشایر بختیاری است که ارزش های حماسی آنها نیز در آن تجلی می یابد. علاوه بر آن، پوشاک بختیاری عاملی سیاسی و تقویت کننده قدرت نظامی است و تأمین مواد اولیه آن در زندگی عشایری نقش مستقیمی در اقتصاد آنها دارد و زنجیره بزرگی از داد و ستد های داخلی و بیرونی را در تقسیم کار، طلب می نماید. |
شناسه پایان نامه | 2021 |
تعداد بازدید | 140 |
|