عنوان | تحلیل سیر تحول زبان در آثار داستانی زنان (با تأکید بر ده اثر منتخب از نویسندگان زن ایرانی) |
نام دانشجو / طلبه | علی دسپ |
استاد راهنما | ناصر نیکوبخت |
استاد مشاور | مجتبی منشی زاده |
دانشگاه | دانشگاه تربيت مدرس، دانشكده علوم انساني |
رشته تحصيلي | زبان و ادبیات فارسی |
مقطع تحصيلي | دکتری |
سال اخذ مدرک | 1391 |
تعداد صفحات | 374 |
زبان | فارسی |
کلید واژه | داستاننویسی زنان ادبیات زنان ادبیات داستانی ادبیات زنانه تفاوتهای زبانی زن و مرد نویسندگان زن زبانشناسی جنسیت جامعهشناسی زبان زبان زنانه زبانشناسی اجتماعی نوشتار زنان زبان و نوشتار زنانه سبک زنانه زبان و جنسیت زبان زنانه در ادبیات جنسیت و زبان ادبیات داستانی زنان نوشتار زنانه داستان زنان ادبیات مردانه مردان داستاننویس |
موضوع | زن و ادبيات / خانواده و ادبیات جنسيت و زبان |
چکیده | با آغاز پژوهشهای زبانشناسیک در اوایل دهه هفتاد درباره جنسیت و زبان، تحولی شگرف در مطالعات زبانشناسی اجتماعی به وجود آمد. از دیدگاه این متفکران، زبان یک واحد ثابت و بدون تغییر نیست که تنها با بررسی شکل انتزاعی آن بتوان به شناخت آن نائل شد؛ بلکه باید زبان را در جامعه و تحت تأثیر متغیرهایی چون جنسیت، طبقه، نژاد، مذهب و ... بررسی کرد. مهمترین دلایل این رویکرد به زبان، شکلگیری نهضتهای فمنیستی در دوره معاصر است. نظریهپردازان حوزه فمنیسم بر این عقیدهاند که متون بر اساس جنسیت نویسنده متفاوت است و جنسیت در متون تأثیرگذار است. نویسندگانِ زن برآنند که در ادبیاتِ مردان نقشی که به زنان داده میشود، نقشی فرعی است و زن در اغلب آثار ادبی عبارت از «دیگری» مرد است و به همین دلیل در ادبیات مردمحور، موضوع تجربه زنان مورد توجه قرار نمیگیرد. این موضوع باعث شد نویسندگان زن بر این نکته تأکید کنند که زنان به دلیل برخورداری از امتیازات خاص بیولوژیکی، معنیای خاص از تجربه زنانه به خواننده نشان میدهند که ادبیات مردانه قادر به توصیف و بیان آن نیست. زنان داستاننویس نیز در ایران توانستند جایگاه خود را در نوشتن آثار داستانی برجسته کنند و مورد استقبال مخاطبان قرار گیرند. پژوهش حاضر با روش توصیفی- تحلیلی مبتنی بر چارچوب نظری زبان به مثابه نظامی نشانهشناختی- اجتماعی، به سیر تحول زبان در آثار داستانی زنان با تحلیل ده اثر منتخب از نویسندگان زن ایرانی (به ترتیب تاریخ انتشار) پرداخته است. مهمترین نتیجه حاصل از کاربست این نظریه در تحلیل رمانهای مذکور، تلاش نویسندگان زن برای انعکاس روایت زنانه و بازنمودِ هویت زنان به شیوههای گوناگون در سطوح مختلف متن (سطح نحوی، سطح معنایی و سطح منظورشناسی) است. |
شماره ثبت | 408 ( قم ) 385 ( تهران ) |
شناسه پایان نامه | 1356 |
تعداد بازدید | 2115 |
|