عنوان
|
مشکلات عاطفي و رواني ناشي از ناباروري و راهکارهاي مقابله با آنها |
شماره ویرایش
|
|
تعداد صفحات
|
7 |
نویسنده
|
محمدرضا محمدی - فریده خلج آبادی فراهانی |
مشخصات نشریه
|
فصلنامه باروری و ناباروری - پژوهشگاه فناوریهای نوین علوم زیستی جهاددانشگاهی، ابنسینا - علمی پژوهشی سال 2 پیاپی 8 |
تاریخ انتشار
|
پائیز - 1380 |
درجه علمی
|
علمی - پژوهشی |
زبان
|
فارسی |
کلید واژه
|
ناباروری مشکلات عاطفی روانی باروری و راهکارهای مقابلهای
|
موضوع
|
آسيبشناسي خانواده افسردگي زنان باروري / ناباروري / انواع باروری بهداشت و سلامت زنان/ زن و سلامت/ خانواده و سلامت روابط زوجين
|
چکیده
|
ناباروري بر مردان و زنان سنين باروري تأثير ميگذارد و افراد مبتلا را در معرض مشكلات عاطفي و رواني زيادي قرار ميدهد، به همين دليل در سال 1994 كنفرانس جهاني جمعيت و توسعه كه در قاهره، ناباروري به عنوان عاملي مطرح شد كه آسيب جدي بر پيكره بهداشت باروري وارد ميسازد. سازمان بهداشت جهاني (WHO) نيز ناباروري را به عنوان يك مشكل مهم بهداشت باروري در نظر گرفته است. هدف از اين مقاله، بررسي مشكلات عاطفي و رواني ناشي از ناباروري و راهكارهاي مقابله با آنها در زوجهاي نابارور ميباشد. در اين مطالعه به جنبههايي ازعملكرد زوجين يا اشخاص كه تحت تاثير ناباروري قرار ميگيرد، از جمله فعاليت جنسي، اعتماد به نفس، ارتباطات، احساس تنهايي و طرد شدن، مواجهه با درمانهاي پرزحمت، وسواس در مورد باردارشدن، احساس افسردگي، ناتواني، نااميدي، خستگي، گيجي، عصبانيت، از پا درآمدن و احساس در هم شكستن ميپردازد. از طرف ديگر مشكلات رواني و عاطفي، بندرت ميتوانند دليل مهمي براي ناباروري باشند، در صورتي كه اين مشكلات ممكن است از اثرات جدي ناباروري باشند. لذا توجه به نيازهاي روحي زوجهاي نابارور بخشي از درمان ناباروري ميباشد. زيرا زماني كه هر يك از زوجين نياز به درك و حمايت ديگري پيدا ميكند رابطه زوجين تحت تأثير قرار ميگيرد. استرس، نااميدي و احساس شرم از ناباروري ميتواند براي سلامت روحي زوجين و همچنين روابط بين زوجين دردناك و مخرب باشد. به هر حال با تجزيه و تحليل انگيزه بچه دار شدن ميتوان به راهکارهای مقابله با مشکلات روانی ناشی از ناباروی رسید. ناباروری مثل دیگر جنبه های زندگی، صرفاً یک واقعه است که نباید با ناراحتی توأم باشد. اما بسیاری از افراد از آن رنج میبرند و بدین ترتیب با آن هویت پیدا می کنند. بسیاری از مفاهیم اساسی هویت شخصی و راه معرفی خودمان به میزان زیادی وابسته به توانایی بچهدار شدن می باشد. از نظر روانی؛ داشتن فرزند یک گذر تشریفاتی به زندگی بزرگسالی است. بچهدار شدن، تحقق حداکثر و حد اعلای یک زن، بخش اساسی از هویت جنسی، استحکام یک زوج، هدف اصلی ازدواج، خمیره و قالب یک خانواده است. در نهایت نتیجه استخراج شده از استنباط فوق عبارت است از: من هستم چرا که توانایی باروری و هر چیزی که به آن دلالت میکند را دارم. اگر بتوانیم این ارتباط را بشکنیم و هویت بین آنچه که ما هستیم و توانایی باروری خود را جدا سازیم ناباروری با دیدگاهی جدا از آنچه که اکنون میبینیم، صرفاً به صورت یک واقعه و مستقل از ارزش خودمان به عنوان یک انسان خواهیم دید. به این ترتیب خود را از رنج و ناراحتیهای مرتبط با ناباروری، رها خواهیم ساخت.
|