چکیده
|
پژوهش حاضر با هدف بررسي رابطه ابعاد الگوهاي ارتباطي خانواده شامل؛ خانواده شامل؛ جهت گيري گفتوشنود و جهت گيري همنوايي, با خودکارآمدي و سازگاري تحصيلي فرزندان انجام پذيرفت. جامعه آماري متشکل از دانش آموزان دوره اول متوسطه مشغول به تحصيل در سال تحصيلي 1385 ـ 1386 در شهرستان شيراز بود. نمونه پژوهش شامل 379 دانش آموز (184 دختر و 195 پسر) با ميانگين سني 15 سال و دو ماه و انحراف معيار 6 ماه بودند براي اندازه گيري متغيرهاي پژوهش از مقياس هاي «خودکارآمدي عمومي» جروسالم و شوارتز (1992) «سازگاري تحصيلي» (تراپ, کلارک و تايگز, 1953), و ابعاد الگوهاي ارتباطي خانواده تجديدنظر شده (فيتزپاتريک و ريچي, 1997) استفاده شد. نتايج حاصل از محاسبه اعتبار و روايي ابزارها با استفاده از ضريب اعتبار آلفاي کرونباخ, بازآزمايي و تحليل عوامل حاکي از روايي و اعتبار قابل قبول آزمون ها بود. يافته هاي حاصل از رگرسيون چندگانه به شيوه متوالي همزمان حاکي از آن بود که محيط خانواده مي تواند با ايجاد ارتباطات باز و گسترده و ترغيب ابراز احساسات و شرکت آن ها در بحث و تبادل نظر, علاوه بر اين که به طور مستقل به ارتقاء سازگاري تحصيلي در آنان مي نمايد از طريق و به واسطه خودکارآمدي نيز سازگاري آن ها را افزايش دهد.
|