چکیده
|
فرد در خانواده به دنيا مي¬آيد و تربيت او در خانواده آغاز مي¬شود, لذا آموزش والدين با هدف اصلاح, بهبود و تغيير دانش و نگرش والدين نسبت به رفتار با فرزندان مي¬بايست يکي از نيازهاي اساسي بزرگسالان يعني آشنايي با اصول تربيت کودکان و راه¬هاي چگونگي استفاده از آموخته¬ها را برآورد سازد. پژوهش حاضر که به روش آزمايشي و با استفاده از طرح شبه¬آزمايشي با يک گروه و اجراي پيش¬آزمون ـ پس¬آزمون انجام گرفت اين موضوع را بررسي نمود که «آيا برنامه آموزش خانواده در تغيير نگرش مادران در رفتار با فرزندانشان مؤثر است؟»\r\nجامعه آماري اين پژوهش را مادران دانش¬آموزان مدارس راهنمايي شهرستان بهبهان که در برنامه آموزش خانواده در سال تحصيلي 1384 ـ 1385 شرکت کرده بودند, تشکيل مي¬داد. به دليل تعداد محدود افراد شرکت کننده در برنامه آموزش خانواده, همه افراد شرکت کننده, يعني يکصدوبيست نفر به عنوان افراد نمونه انتخاب شدند که در زمان اجراي پس¬آزمون تعداد آن¬ها به يکصد و دو نفر تقليل يافت. ابزار گردآوري اطلاعات در اين پژوهش, پرسشنامه محقق¬ ساخته چهل و چهار سؤالي به روش ليکرت بود و ضريب اعتبار پرسشنامه برابر 87% محاسبه شد. براي تجزيه و تحليل داده¬هاي حاصل از پرسشنامه از آزمون پارامتريک t براي گروه¬هاي وابسته استفاده شد. و در مجموع پژوهش حاضر به اين نتيجه رسيد که برنامه آموزش خانواده که به شکل سنتي و با استفاده از شيوه سخنراني, بدون توجه به معيارهاي لازم براي برنامه¬ريزي آموزش بزرگسالان صورت مي¬گيرد نمي¬تواند به اهداف آموزشي خود که تأثير بر نگرش و ايجاد آمادگي براي عمل در مادران است, دست يابد, به نظر مي¬رسد که برنامه آموزشي خانواده در برنامه¬ريزي, طراحي, اجرا و ارزشيابي نياز به بازنگري دارد.
|