عنوان | زنان در شعر نیمایوشیج |
شماره ویرایش | |
تعداد صفحات | 12 |
نویسنده |
|
مشخصات نشریه | فصلنامه علوم اجتماعی و انسانی - دانشگاه شیراز - علمی پژوهشی سال 17 شماره 2 پیاپی 34 |
تاریخ انتشار | بهار - 1381 |
درجه علمی | علمی - پژوهشی |
زبان | فارسی |
کلید واژه | همسر زن در اشعار نیما یوشیج معشوق شعر نو نیما یوشیج زن فتنهگر زنان اساطیری زنان منتظر |
موضوع | زن و ادبيات / خانواده و ادبیات |
چکیده |
گستره مدرنیزم در ادبیات جهان به عنوان دستاورد فراگیر آغاز قرن بیستم، بر ادبیات معاصر فارسی و ذهن روشنبین بنیانگذار آن یعنی نیمایوشیج اثر میگذارد. حاصل این تأثیرپذیری و بینش جدید، پدید آمدن شعری است که به صورتی ژرفتر به درک انسان معاصر با ارزشهای نو، همت گماشته است و برای این ادراک تازه، ناگزیر طرحی نو درانداخته که مستلزم کنار نهادن شیوههای بیان سنتی و نفی ارزشها و بینشهای کهن است. با این حال به نظر میرسد این دگرگونی و تازهنگری، در تمام وجوه شعر نیمایوشیج به یکسان رخ ننموده است و در پارهای موارد، شاعر نتوانسته خود را از قیود فکری و شیوههای اندیشهورزی کهن برهاند. به ویژه از موارد قابل توجه میتوان بر طرز نگرش و زاویه دید او نسبت به زنان، انگشت نهاد. به اعتقاد نگارنده، شعر نیما در این مورد به هیچ وجه متناسب با فضای نو و پویایی فکری او متحول نشده است و شاعر، همچنان با نگاهی سنتی و کهن به زنان و مسایل آنان نگریسته است. در این نوشتار مجموعه اشعاری که در آنها به نحوی زنان و مسایل آنها مطرح شده، مورد بررسی قرار گرفته که در تحلیل نهایی به پنج دسته کلی تقسیم شده است:\r\nالف. زن همچون معشوق ب. زن به عنوان همسر و مادر ج. زنِ منتظر د. زنِ اسطورهای \r\nه. زنِ فتنهگر\r\nدر یک بیان کلی و با توجه به مباحث مطرح شده در هر مورد، میتوان گفت که در عمق ذهنیت شاعر، تحرک و تغییر اساسی در مورد زنان صورت نپذیرفته است و نگاه او در سایر وجوه انسانی بسیار پیشرفته و روشننگر است، در این مورد خاص عقبمانده و واپسگرا تلقی میشود. |
کد مقاله | 8102 |
تعداد بازدید | 1226 |
|