چکیده
|
افزایش گرایش به طلاق یکی از برجستهترین آسیبهای خانواده و اجتماع است؛ این آسیبها هزینههای انسانی، اجتماعی و اقتصادی بزرگی دارند که با عدم سلامت، اختلال عاطفی، اعتیاد و فقر خانوادگی رابطه دارد.(Sands, Thompson, & Gaysina, 2017). هدف پژوهش حاضر، بررسی تأثیر روایت درمانی بر نشخوار فکری مادران جداشده از همسر بود. این پژوهش نیمه آزمایشی از نوع پیشآزمون - پسآزمون با گروه کنترل بود. جامعه آماری پژوهش حاضر، همه مادران جداشده از همسر شهرستان بهبهان بودند؛ که از طریق یک مرکز مشاوره در بهبهان برای شرکت در پژوهش اعلام آمادگی کردند. روش نمونهگیری به روش هدفمند و بهطور داوطلبانه بود. از میان کسانی که اعلام آمادگی کردند، 44 نفر برمبنای ملاکهای ورود به پژوهش انتخاب شدند و بهصورت تصادفی در گروه آزمایش و کنترل گمارده شدند. بهمنظور سنجش متغیرهای پژوهش از پرسشنامه نشخوار فکری نولنهوکسما و مارو (RRS) استفاده شد. این پرسشنامه توسط نولنهوکسما و مارو در سال (1991) برای سنجش نشخوار فکری طراحی و تدوینشده است؛ که دارای 22 پرسش است و بر پایه طیف چهارگزینهای لیکرت از 1 (هرگز) تا 4 (همیشه) است. پیش از آغاز درمان و در فرجام درمان، اعضای دو گروه به پرسشنامهها پاسخ دادند. اعضای گروه آزمایش در مرکز مشاوره نشاط شهرستان بهبهان در معرض پروتکل هشت جلسهای روایت درمانی پاین (2013) قرار گرفتند و اعضای گروه کنترل هیچ مداخلهای دریافت نکردند. جهت تحلیل دادههای پژوهش از روش تحلیل کوواریانس استفاده شد و نتایج نشان داد که روایت درمانی مایه کاهش معنادار نشخوار فکری: (01/0 p < ، 53/13 = F ) در گروه آزمایش در سنجش با گروه کنترل شد. نتایج این پژوهش حاکی از این است که روایت درمانی میتواند روش شایسته و کارسازی در کاهش نشخوار فکری مادران جداشده از همسر باشد.
|