عنوان
|
فردوسی و شکسپیر: مطالعه تطبیقی نوتاریخگرایانه منتخبی از شخصیتهای زنان در شاهنامه و نمایشنامههای شکسپیر |
تعداد صفحات
|
29 |
نویسنده
|
مریم سلطان بیاد - بهروز محمودی بختیاری - زهرا رحیمی |
مشخصات نشریه
|
پژوهشهاي ادبيات تطبيقی - دانشگاه تربيت مدرس شماره 3 |
تاریخ انتشار
|
پائیز - 1402 |
محدوده صفحات
|
29-1 |
کلید واژه
|
شخصیت زن فرهنگ فردوسی تاریخگرایی نوین زن در شاهنامه فردوسی گفتمان قدرت نمایشنامه زن در نمایشنامه ویلیام شکسپیر شاهنامه فردوسی نمایشنامههای شکسپیر
|
چکیده
|
فاعلیتِ ادبیات در جامعه یکی از کلیدواژه هایِ تاریخ گرایی نوین است. نوتاریخگرایان بر این باورند که ادبیات صرفاً محصول تاریخ نیست؛ بلکه خود به طور فعالانه تاریخ میسازد. تاریخ، گفتمانهای قدرت، بخش های به حاشیه رانده شده جامعه، و رابطه متقابل بین ادبیات و فرهنگ از دغدغههای اصلی تاریخگراییِ نوین است. فردوسی و شکسپیر، اگر چه از دو فرهنگ مختلف و با فاصله شش قرن از یکدیگرند، آثارشان حائز ویژگی هایِ مشترکِ تاریخی و ادبی است. فردوسی همعصر سامانیان است؛ یعنی دوران احیایِ فرهنگ و زبان فارسی. شکسپیر نیز در دوران رنسانس میزید که عصر تغییر در باورها، دیدگاه ها، و جهان بینی انسانهاست. علاوه بر این، آنها با به چالش کشیدن گفتمانهای مسلطِ قدرت و کلیشههای فرهنگی درباره زنان، دیدگاههای جدیدی را نسبت به آنان در فرهنگهایِ خود بوجود می آورند. زنانی که مدتهاست بی صدا یا به حاشیه رانده شده اند، در آثار ایشان حضوری فعال دارند. زنِ منفعل، کمصدا و قرنها در حاشیه مانده ایرانی، در شاهنامه نمودی کنشگرانه نه تنها در سرنوشتِ خود، بلکه در سرنوشتِ دیگران نیز دارد. زنِ کمصدایِ جامعه معاصر شکسپیر نیز که گناهکار انگاشته میشود، در نمایشنامه های شکسپیر صاحب صداست و در دنیایِ خود کنشگر است. این مقاله به نقشِ زنان در جامعه معاصر با هر دو ادیب می پردازد و دیدگاه های آنان را نسبت به زنان در آثاری منتخب از ایشان به تصویر میکشد. با بررسی گفتمان های حاکم درباره زنان و واکاوی متونِ هم عصر با ایشان، و تحلیل نقش زنان در آثارشان، اینگونه یافت می شود که ایشان در آثار منتخب نگاهی متفاوت به زنان در مقایسه با گفتمان هایِ زمانه خود داشته اند.
|