عنوان
|
جایگاه پیکرههای زنانه و مردانه در قالیچههای تصویری کهنه باف سیستان از منظر سابقه تاریخی و فرهنگی با نگاهی به قالیچههای خواجه حافظ و خسرو و شیرین |
تعداد صفحات
|
44 |
نویسنده
|
شهدخت رحیمپور - حجت اله رشادی |
مشخصات نشریه
|
مطالعات تاریخ فرهنگی (مصوب وزارت علوم) سال 14 پیاپی 55 |
تاریخ انتشار
|
بهار - 1402 |
محدوده صفحات
|
70-27 |
کلید واژه
|
پیکرکهای مؤنث هویت فرهنگی قالیبافی سیستان و بلوچستان فرش بافی پیکرههای مردانه قالیچههای تصویری قالیچههای سیستان قالیچه خواجه حافظ قالیچه خسرو و شیرین
|
چکیده
|
سیستان با تاریخی کهن از مهمترین مناطق فرهنگی ایرانی است و قالی بافی این منطقه با تنوعی از نقوش و نگارهها یکی از مهمترین زمینه های مطالعات درباره فرهنگ و هنر بومی است. ظرفیت فرش این منطقه جغرافیایی در جایگاه بخشی از الگوی هویت بومی فرش ایران نیازمند مطالعه و تحقیق است. این در حالی است که کاهش تولیدات قالی سیستان و رونق سبک بافتههای بلوچی بسیاری از سنتهای فرش بافی سیستان را رو به فراموشی برده است. هدف پژوهش، مطالعه جایگاه پیکره های زنانه و مردانه در قالی های تصویری کهنه باف سیستان با توجه به سابقه تاریخی و فرهنگی منطقه است که از دو منظر ترکیب بندی و فراوانی پیکره های زنانه و مردانه مورد بررسی قرار می گیرد. رویکرد پژوهش توصیفی تحلیلی است. دادهها به روش کتابخانهای گردآوری شدهاند و تصویر 16 قالیچه تصویری سیستانی ِکهنه باف که در دسترس بود، نمونههای پژوهشی مقاله انتخاب شدند. تجزیه و تحلیل داده ها با ترکیب روش کیفی و کمی صورت پذیرفته است. نتایج تحقیق نشان می دهد که تصاویر انسانی بیشتر در متن فرشها و بهندرت در حاشیه ها کار شده اند، متنها عموماً به سه بخش عمودی تقسیم شده و بخش های مختلف داستان و یا تکثیر پیکره ها در آن صورت گرفته است. وجود تصاویر متعدد زنانه نشان دهنده اهمیت، جایگاه و نقش ویژه زنان در جامعه و فرهنگ و سبک زندگی سیستانیان است که می تواند اشارههایی ملموس به رگه های عمیق، ریشه دار و چند هزار ساله تاریخی و هویت فرهنگی این منطقه داشته باشد. هر چند طرح های خواجه حافظ و خسرو و شیرین اقتباسی از نسخه های مصور ادبی است، اما تصویرگری آن بر روی قالیچه سیستان آمیختگی فراوانی با سنتهای بومی و فرهنگی منطقه دارد. در طرح خواجه حافظ، پیکرهها متأثر از فرهنگ پیکره نگاری زنان و مردان دوره قاجار بازنمایی شدهاند و گرچه به روایتی مشخص اشاره ندارد، اما فضای کلی ادبیات تغزلی و مضمونی عاشقانه را بازنمایی می کند.
|