چکیده
|
پیشینۀ تحولی تأثیر گرفته از جو خانوادگی بهویژه خصیصههای روانی مرتبط به رخدادهای آسیبزا، پیوندها، رابطه و ارتباطات خانوادگی نقش بسزایی در احساسات پایۀ افراد دارد. ازاینرو هدف این پژوهش، ردیابی اثر پیشینۀ مراقبتی خانواده روی وضعیت روانی؛ نقش میانجیگر احساس تنهایی در همبستۀ آزاردیدگی دوران کودکی با امنیت روانی بود. پژوهش کمی و طرح آن همبستگی با بهکارگیری مدل معادلات ساختاری بود. جامعه آماری این پژوهش شامل همۀ دانشجویان دوره کارشناسی دانشگاه لرستان در سال تحصیلی 401-1400 بود. حجم نمونه آماری بر اساس قاعده سرانگشتی کلاین برابر 240 نفر تعیین شد که به روش نمونهگیری در دسترس و با پرسشنامه آنلاین انجام شد. ابزار پژوهش شامل پرسشنامه ترومای دوران کودکی (Bernstein, Stein, Newcomb, & et al, 2003)، پرسشنامه احساس تنهایی دانشگاه کالیفرنیا (UCLA, 1978) و پرسشنامه امنیت روانی (PSQ, 2004; cited in Shams & Khalijian, 2014) بود. تمام تحلیلها به روش مدل معادلات ساختاری با استفاده از نرمافزارهای 22 SPSS- و 24 AMOS- انجام شدند. نتایج نشان داد تجارب سوء دوران کودکی بر امنیت روانی تأثیر مستقیم (019/0 = P ، 15/0- = β ) و بهواسطهی احساس تنهایی تأثیر غیرمستقیم دارد (002/0 = P ، 44/0- = β). علاوه بر این، احساس تنهایی بر امنیت روانی دارای اثر مستقیم بود (001/0 = P ، 79/0 = β). با توجه به نتایج داشتن آزاردیدگی دوران کودکی در احساس تنهایی نقش زیادی دارند و ازآنجاکه احساس تنهایی میتواند منشأ بسیاری از مشکلات روانشناختی افراد شود؛ لذا فراهمسازی محیط مناسب از دوران کودکی میتواند کمک شایانی به افزایش امنیت روانی بکند.
|