عنوان | تحلیل شخصیتهای اصلی زنان در رمان سگ و زمستان بلند شهرنوش پارسیپور و رمان الوجوه فی الزحام فاطمه یوسف العلی بر اساس نظریه کنش متقابل نمادین |
تعداد صفحات | 19 |
نویسنده |
|
مشخصات نشریه | ادب عربی - دانشکده ادبیات و علوم انسانی دانشگاه تهران - علمی پژوهشی شماره 4 پیاپی 34 |
تاریخ انتشار | زمستان - 1401 |
محدوده صفحات | 69-51 |
زبان | عربی |
کلید واژه | نقشهای جنسیتی رمان فارسی زن در ادبیات داستانی زن در رمانهای فارسی ادبیات داستانی زن در آثار داستانی شخصیتهای زن داستانها زن در رمانها داستانهای معاصر ایران داستانهای فارسی زن در داستانهای فارسی زن مدرن شخصیت زن در رمانها و داستانها نظریه کنش متقابل نمادین شهرنوش پارسیپور داستانهای معاصر ادبیات داستانی زنان داستان ایرانی رمان سگ و زمستان بلند رمان معاصر عربی ادبیات معاصر کویت رمان معاصر کویت رمان عربی آثار داستانی رمان الوجوه فی الزحام فاطمه یوسف العلی حوری (شخصیت داستان) احلام (شخصیت داستان) |
چکیده |
نظریه کنش متقابل نمادین، کنش ها و فعالیت های افراد در برخورد با پدیده های اجتماعی را مطالعه می کند. بررسی رشد شخصیت بر پایه کنش های فردی یکی از موضوعات اصلی این نظریه است. بنیانگذاران این نظریه (جرج هربرت مید و هربرت بلومر) معتقدند که تحلیل رفتاری باید بر اساس «کنش اجتماعی» انجام گیرد؛ چراکه نهاد فرد یا خود در برقراری ارتباط با اجتماع شکل می گیرد و بر ارتباطی دو طرفه بین فرد و اجتماع تأکید می ورزند. نوشتار حاضر بر اساس این نظریه به تقسیم بندی شخصیت زنان، پویایی و نقش های جنسیتی آنها در ادبیات داستانی پرداخته و به این منظور از چهار مؤلفة خودپنداری، صفات رفتاری، الگوهای ارتباطی و جایگاه در هرم قدرت برای تحلیل شخصیت های اصلی داستان ها بهره جسته است. روش پژوهش در این مقاله تحلیل محتوای کیفی با رویکرد تطبیقی به دو جامعه ایران و کویت است و واحد تحلیل، دو اثر داستانی شهر نوش پارسی پور (سگ و زمستان بلند) و فاطمه یوسف العلی (الوجوه فی الزحام) است. نتایج بررسی دو شخصیت اصلی زن این آثار به نامهای حوری و احلام، نشان میدهد که قهرمانان این دو رمان با توجه به مؤلفه های مذکور، در گروه زنان مدرن قرار می گیرند. آنها از پذیرش مناسبات جنسیتی سر باز می زنند و در پی بازتعریف جنسیت و تمام تعاریف مربوط به آن هستند. همچنین این شخصیت های داستانی و الهام بخش خود را زنان توانمندی می دانند که از توانایی های خود برای رسیدن به آرمان برابری خواهی و احقاق حقوقشان بهره می برند. آنها دارای ویژگی هایی مانند: غیر تابع، سنت شکن، در بعد جنسی فعال، شجاع و ... هستند و از مجموعه ای از الگوهای ارتباطی زنانه و مردانه پیروی می کنند. طبق سنجش این ها یا پیرو الگوهای ارتباطی صرفا دانند در ً پژوهش، زنانی که دارای ویژگی زنانه نیستند و خود را شخصی توانمند می گروه زنان مدرن قرار می گیرند. |
کد مقاله | 46130 |
تعداد بازدید | 79 |
|