عنوان
|
خوانش تطبیقی سیمای زن قهرمان بر بنیاد نظریه لرد راگلن خوانش اسطوره بنیاد دو روایت تیامات-مردوک و ارنواز، شهناز-فریدون |
تعداد صفحات
|
26 |
نویسنده
|
فرزانه زارعی - بهار صدیقی - احمدرضا حیدریان شهری - محمدجعفر یاحقی |
مشخصات نشریه
|
پژوهشهاي ادبيات تطبيقی - دانشگاه تربيت مدرس شماره 1 پیاپی 31 |
تاریخ انتشار
|
بهار - 1401 |
محدوده صفحات
|
102-77 |
کلید واژه
|
اسطوره سیمای زن قهرمان زن کهن الگو ارنواز کهن الگوی زن اساطیر ایران الهه آب لرد راگلن تیامات شهناز
|
چکیده
|
تحلیل اسطوره شناختی خویشکاری های قهرمانان در داستانها، بیانگر حقایق تازهای دربارهی نهاد بشر و علایق و آرزوهای وی است. زن قهرمان در قالب نمود اساطیری آن یکی از مهمترین انواع شناخت اساطیری در جوامع کهن مادر تبار است که ارزش شایانی در پژوهش های تاریخی، ادبی، روانشناختی و اسطوره بنیاد دارد. در این جستار اهمیت زن و نقش ویژه او در شکلگیری روایتهای اسطوره و همچنین پیوند آن با سازه های طبیعت آغاز یعنی آب، خاک، گیاهان و درختان... نقد و بررسی میشود. هدف این پژوهش بررسی، نقد و تحلیل اسطوره گرای زن قهرمان در دو روایت اسطوره ای تیامات و مردوک و شهنواز و ارنواز و فریدون با تکیهبر نظریه راگلن میباشد. نگارندگان در این پژوهش کوشیدهاند تا با شیوه نقد اسطوره گرا و تفسیر تطبیقی کهنالگوی زن قهرمان در دو روایت اساطیری «تیامات – مردوک» و «شهناز -ارنواز و فریدون» بپردازند و همچنین به پیوند مشترک این دو روایت با سازههای طبیعت اشاره نمایند. برآیند نهایی پژوهش حاضر تاکید کننده این باور است که هر دو روایت در یک خویشکاری بنیادین با آب، بهعنوان اساسیترین عنصر هستی پیوند خوردهاند. در هر دو روایت زن قهرمانان: تیامات در اساطیر میان رودان و شهناز و ارنواز در اساطیر ایران همان خدا بانوان آب و در حقیقت مادران ازلی هستند که آفرینش همه جانداران از آنها صورت میپذیرد. نقش خدای نرینه در قالب فریدون و مردوک نمودی کم رنگ تر دارد. آنچه در هر دو روایت ملموس و و قابل مشاهده می باشد؛ این است که ژرفساخت هر دو روایت رهاسازی آب و فزونساخت فراوانی و باروری در دو سرزمین ایران و میانرودان است.
|