عنوان | تحلیل انتقادی گفتمان جایگاه معشوق در غزل معاصر (دهههای هفتاد، هشتاد، نود) |
تعداد صفحات | 30 |
نویسنده |
|
مشخصات نشریه | پژوهشهای ادبی - انجمن زبان و ادبیات فارسی سال 19 پیاپی 77 |
تاریخ انتشار | پائیز - 1401 |
محدوده صفحات | 284-255 |
کلید واژه | عشق عشق در اشعار تحلیل انتقادی گفتمان عاشق معشوق شعر معاصر دهه هفتاد شعر عاشقانه غزلهای عاشقانه دهه هشتاد دهه نود غزل معاصر جایگاه معشوق |
چکیده |
متون به دلیل انعکاس ساختارهای اجتماعی، ایدئولوژی و کارکرد قدرت، زمینه ای مناسب در مطالعات تحلیل گفتمان و نقد زبانشناختی هستند. غزل های عاشقانه نیز از چنین منظری دلالت های ضمنی مهمی دارند و بخشی از واقعیت های زمان خود را آشکار می کنند؛ لذا با به کارگیری برخی از ابزارهای رویکرد تحلیل انتقادی گفتمان، جایگاه «معشوق» در غزل سه دهه اخیر، بررسی شد. بدین منظور از نظریه های مایکل هلیدی، برای تحلیل متن، و نورمن فرکلاف، برای تبیین ابعاد اجتماعی آن، استفاده گردید. از میان ابزارهای تحلیل متن، فرانقش اندیشگانی، با تمرکز بر فرآیندها و نام گذاری ها انتخاب شد تا آشکار گردد که معشوق، به عنوان اصلی ترین مشارکِ گفتمان عاشقانه غزل سه دهه اخیر، با چه نام ها، صفت ها و القابی خطاب و توصیف می شود؛ این نام دهی ها از جهتِ مثبت یا منفی بودن، چه بار معنایی ای القا می کنند؛ و نیز معشوق، عاملِ چه فرآیندها یا کنش هایی بوده است. نتایج پژوهش نشان می دهد شاعران این دوره علاوه بر اسامی عام و خاص، از نام های دیگری نیز برای نامیدن معشوق استفاده کرده اند. از جمله: اسامی خاص و نشاندارِ تلمیحی و نمادین؛ صفت های جانشین اسم؛ نام شهر و منطقه جغرافیاییِ محل سکونت معشوق؛ نام های استعاری منبعث از عناصر طبیعی؛ اعضای بدن به علاقه جزئیه؛ و عبارت های تشبیهی که برای توصیف ویژگی های جسمی و روحی معشوق به کار می روند. معشوق این غزل ها بیشترین نقش را در قالب فرآیندهای رابطه ای (۴۳٪)، مادی (۳۹٪) و ذهنی (۱۲٪)، برعهده دارد؛ او در این فرآیندها، در نقش های کنشگر (۳۵٪)، حامل (۲۰٪) و شناخته (۱۵٪) ظاهر شده است. همچنین (۷۱ ٪) از فرآیندهایی که معشوق در آن ها شرکت داشته از نظر ارزشیابی، مثبت است. |
کد مقاله | 44974 |
تعداد بازدید | 85 |
|