عنوان
|
نمود مشخصههای زنانهنویسی در رمان الأسود یلیق بک احلام مستغانمی بر پایه سبکشناسی فمینیستی سارا میلز |
تعداد صفحات
|
22 |
نویسنده
|
فاطمه روان شاد - فرشته افضلی |
مشخصات نشریه
|
ادب عربی - دانشکده ادبیات و علوم انسانی دانشگاه تهران - علمی پژوهشی سال 14 شماره 2 |
تاریخ انتشار
|
تابستان - 1401 |
محدوده صفحات
|
128-107 |
کلید واژه
|
داستاننویسی زنان آثار زنان ادبیات داستانی نویسندگان زن زبان زنانه داستاننویسی معاصر نوشتار زنان زبان زنانه در ادبیات داستاننویسان معاصر ادبیات داستانی زنان سبک شناسی فمینیستی الجزایر نوشتار زنانه رمان معاصر عربی زنانه نویسی احلام مستغانمی نویسندگان معاصر رمان معاصر رمان الجزایر زنان رماننویس رمان عربی سبک نوشتار داستاننویسی آثار داستانی زنان الجزایری سارا میلز الأسود یلیق بک
|
چکیده
|
اصطلاح نوشتار زنانه بیان می دارد که نوشته های زنان دارای گفتمانی ویژه خود، نسبت به مردان است. زبان شناسان، تفاوت سبک نوشتار زنان و مردان را تأیید کرده و برای هر یک مؤلفه هایی ارائه دادهاند. منتقدان فمینیست پرسشی مطرح میکنند که آیا زبان زنانه وجود دارد یا نه؟ در این راستا کتاب سبکشناسی فمینیستی سارا میلز، برای تحلیل دادهها مدلی ارائه میدهد که سه سطح واژگان، نحو و گفتمان در آن مورد کنکاش قرار میگیرد و با اشاره به آثار زبانشناسان و پژوهشگران حوزه جامعهشناسی زبان و نیز دیدگاههای فمینیستها، بر تحلیل زبانی آثار زنان تأکید کرده و روش تحلیل آثار داستانی زنان را مطرح میکند. این پژوهش به روش تحلیلی- توصیفی و در چارچوب نظریه سبک شناسی فمینیستی میلز به بررسی چگونگی نمود مشخصههای زنانهنویسی در رمان «الأسود یلیق بک» نوشته احلام مستغانمی نویسنده الجزایری می پردازد. با توجه به اینکه میلز بر این باور است که نویسندگان زن در ساختار و درونمایه آثار خود در زمینه عواطف و ویژگیهای زنانه، گزینههای متفاوت زبانی به کار میبرند که در تحلیل زبانی باید در این سه سطح تحلیل انجام گیرد، بر آن هستیم که این مشخصهها را در رمان برگزیده بررسی کنیم و مشخص کنیم که این مؤلفهها به چه میزان وجود دارد و یا از الگوی موردنظر پیروی شده است یا نه. به همین روی مواردی را که بر پایه این چارچوب، نشانگر زنانهنویسی سبک نویسنده رمان است، مشخص کرده و به صورت جمله به جمله مورد کنکاش قرار میدهیم. یافته های پژوهش حاکی از آن است که مؤلفه های نوشتار زنانه احلام مستغانمی در این اثر با بهرهگیری از این موارد نمایان است: در لایه واژگانی: کاربرد واژه های حوزه زنان، از بسامد اندکی برخوردار است؛ تکیه کلام زنانه، نفرین و واژه های عاطفی ملایم به چشم نمیخورد، ولی واژههای تابو وجود دارد؛ کاربرد رنگ واژه ها به تکرار طیف رنگ های مشخصی چون سیاه، سفید، قرمز و... محدود است و در این میان، بیشترین بسامد، صفت «الأسود» (سیاه/مشکی) است. در لایه نحوی: شرح رویدادها به صورت جزء به جزء آمده و از بسامد بالایی برخوردار است؛ بیشتر جملهها، کوتاه و پشت سرهم و با بسامد بسیار بالا است؛ جملههای پرسشی به شکل حدیث به شکل فراوان کاربرد دارد؛ نشانه سجاوندی سه نقطه (... (پربسامدترین نشانه را به خود اختصاص داده و خط تیره (نشانه معترضه) از بسامد بسیار پایینی برخوردار است. و در لایه گفتمان: سوم شخص و راوی از حدیث نفس و تکگویی درونی بهره برده؛ محور، کنش و دیالوگ اصلی رمان، زن است و اندیشههای فمینیستی دغدغههای نویسنده رمان است.
|