عنوان | انعکاس جنس دوم در صدا و تصویر قهرمانهای آثار داستانی نویسندگان زن |
تعداد صفحات | 31 |
نویسنده |
|
مشخصات نشریه | پژوهشهای دستوری و بلاغی - دانشگاه قم سال 9 پیاپی 16 |
تاریخ انتشار | پاییز و زمستان - 1398 |
محدوده صفحات | 367-337 |
زبان | فارسی |
کلید واژه | فمینیسم رمان فارسی داستاننویسی زنان زن در ادبیات داستانی زن در رمانهای فارسی زن در آثار نویسندگان ادبیات داستانی جنس دوم نویسندگان زن شخصیتهای زن داستانها زن در رمانها داستاننویسی معاصر داستانهای معاصر ایران داستانهای فارسی زن در داستانهای فارسی فمینیسم در رمان ایرانی فمینیسم در رمان اگزیستانسیالیسم شخصیت زن در رمانها و داستانها قهرمان زن داستاننویسان معاصر داستانهای معاصر ادبیات داستانی زنان داستان ایرانی قهرمان داستانی رمان بازی آخر بانو شخصیت پردازی داستانی رمان دل فولاد نویسندگان معاصر رمان خاله بازی رمان معاصر زنان رماننویس داستاننویسی آثار داستانی داستان سرود اروند رود |
چکیده |
باور ناخودآگاه پدر سالار، بر آن است که آثار و میراثهای ادبی بشر، مخلوق مردان و البته به وسیلۀ مردان نگاشته شده؛ در نتیجه بخش عمدۀ این ادبیّات به طور معمول متمرکز به قهرمانان مرد خواهد بود. در این ادبیّات جنسیت محور، زنان یا نقشی ندارند و یا در حاشیۀ زندگی قهرمانان تعریف میشوند؛ در نتیجه با توجه به اینکه ادبیّات (به ویژه ادب داستانی) آیینۀ باورهای جامعه است، این داستانها و قهرمانان آنها، جامعهای جنسیتی را انعکاس میدهند که در آن، وجود قهرمانان چه زن و چه مرد، غصب و وجود تعیین شده از سوی جامعه (دیگری) جایگزین میشود. در این پژوهش برآنیم تا با بهرهگیری از روش توصیفی ـ تحلیلی و نیز با توجه به چند رمان که در راستای نمایش کشمکشهای روحی، عاطفی، بن بستها و عرصههای مشکل زای برون رفت قهرمانان از هنجارهای جامعه نگاشته شدهاند به واکاوی این پرسش بپردازیم که آیا انسانها در هر فرهنگ و اجتماعی برای انجام وظایف جنسیتی خود، تربیت میشوند؟ و آیا قهرمانان، خود این موضوع را پذیرفته و به آن میاندیشند؟ در راستای این پژوهش دریافتیم که نویسندگان منتخب در داستانهای خود، این موضوع را غالباً به عمد و گاه ناخواسته نمایش دادهاند. در داستان «سرود اروند رود» با نمایش شخصیّتهای محکوم در برابر جامعه، در داستان «دل فولاد» با نمایش کشاکشهای زندگی قهرمان؛ در داستان «بازی آخر بانو» با قهرمان روستایی در محیط بسیار سنّتی و در داستان «خاله بازی» با خشم جامعه سنّتی نسبت به قهرمانی که قادر به انجام وظایفش نیست، مواجهیم؛ خشمی که با توجه به تربیت سنّتی تمام قهرمانان این داستانها، چه زن و چه مرد، آنان را در مسیر اهداف جامعه پیش میراند. در نتیجه در آثار منتخب با قهرمانانی مواجهیم که گاه به گونهای به تعاریف جامعه خو گرفتهاند که حتی به برون رفت از این هنجارها نمیاندیشند. |
کد مقاله | 43938 |
تعداد بازدید | 84 |
|