عنوان | بررسی کانونهای صوفیانه زنان در سدههای سوم تا هشتم هجری |
تعداد صفحات | 17 |
نویسنده |
|
مشخصات نشریه | زن در فرهنگ و هنر (پژوهش زنان سابق) شماره 4 |
تاریخ انتشار | زمستان - 1400 |
محدوده صفحات | 643-627 |
زبان | فارسی |
کلید واژه | تصوف زنان صوفی جلسات صوفیانه زنان خانقاه زنان مجالست اهل تصوف |
چکیده |
سدههای چهارم تا هشتم هجری دورانی که تصوف و مراکز وابسته به آن در تمام سرزمینهای جهان اسلام گسترش یافته بود، بستر مناسبی برای رشد و کنشگری زنان در این زمینه فراهم آمد. در این دوران، تجربۀ زیستۀ زنان در طریق سیر و سلوک عرفانی، نقش کلیشهای آنان را که تنها در قالب مادر، همسر، فرزندآور و موجودی وابسته به مرد، بازنمایی شده بود؛ دگرگون ساخت. در این سدهها، زنان صوفی مجلس درس داشتند و سالک میپروردند، و برخلاف انتظار خانقاهداری میکردند و برداشت مردانه پنداشتن این طریق را به چالش میکشیدند. تمرکز اصلی این مقاله بر شناخت مکانهای عبادت و زهد ورزی و خانقاهها و کانونهای زنانِ اهل تصوف، به روش توصیفی-تحلیلی، است. بر اساس دادههای موجود زنان پیش از شکلگیری خانقاهها، بیشتر در خانهها سیر و سلوک میکردند و در دورۀ شکلگیری طریقتها، در مجالس و برخی خانقاههای اهل تصوف، آموزش میدیدند و از سدۀ پنجم به بعد شهرهای مکّه و قدس به سبب فضای زیارتی و مجاور شدن زائران و صوفیان، کانونِ گونهای خانقاه زنان بود که جنبۀ نگهداری و دستگیری از زنان نیازمند را نیز داشت. به نظر میرسد این خانقاهها زمینه ساز کانونهای دیگری به نام رباط در شرق سرزمینهای اسلامی مانند دمشق، قاهره و حلب و حتی آناتولی بوده باشد. در طریقتهایِ تسامحمدار ـ مانند مولویه و بکتاشیه ـ نیز زنان افزون بر حضور در مجالس آموزشیِ اهلِ تصوف، خانقاهداری میکردند. به این ترتیب زنان با مدیریت خانقاهها و آموزش تعالیم صوفیانه و عرفانی به مرتبهای از استقلال و رهبری جمعی و مرشدیت دست یافتند. |
کد مقاله | 43128 |
تعداد بازدید | 93 |
|