عنوان | نگاهی به یک منطقه سکوت در شعر شفیعی کدکنی: زن (بر اساس آرای پیر ماشری) |
تعداد صفحات | 26 |
نویسنده |
|
مشخصات نشریه | شعر پژوهی (بوستان ادب سابق) - دانشگاه شیراز - علمی پژوهشی سال 13 شماره 3 پیاپی 49 |
تاریخ انتشار | پائیز - 1400 |
محدوده صفحات | 286-261 |
زبان | فارسی |
کلید واژه | زن در شعر شعرای معاصر زن از دیدگاه شعرا زن در شعر فارسی اشعار شاعران معاصر شاعران مرد شاعر ایرانی زن در شعر شفیعی کدکنی پیر ماشری |
چکیده |
هر اثری سکوتها و مکثهایی دارد؛ سکوتهایی که بدون آن، اثر اساساً محقق نمیشود. درک یک اثر منوط به کشف این منطقهی سکوت و تفسیر آن است. هدف مقالهی حاضر که با روش کتابخانهای و تحلیلی انجام شده، آن است که بر پایهی آرای پیر ماشری یکی از منطقههای سکوت در شعر شفیعیکدکنی را بررسی کند. زن در شعر شفیعی حضوری ناچیز و کمرنگ دارد. به گمان ما این امر بسیار معنادار به نظر میرسد و نمیتواند تصادفی باشد. ما در این مقاله دلایلی درونمتنی و برونمتنی را برای کمتوجهی این شاعر ذکر کردهایم. ازجمله دلایل درونمتنی، نادیده گرفتهشدن «منِ» شخصی، بوطیقای شعر متعهد و مؤانست با شعر سنتی را میتوان مطرح کرد. ایدئولوژی شاعر (ایرانی، دینی و چپ) و غلبه وجههی استادی نیز ازجمله دلایل برونمتنی تلقی میشود. پس از اقامهی دلایلی برای این فقدان، این بحثِ روانشناختی را پیش کشیدهایم که احتمالاً شفیعی در ذهن خویش دست به جابهجایی زده و جای خالی زن را با عناصر و مفاهیم دیگری در شعرش پر کردهاست. چنین مینماید که شفیعی عشق به مادر، وطن، زبان و ادبیات فارسی، فرهنگ ایرانی، طبیعت و کبوتر را جایگزین عشق به زن زمینی کرده است. |
کد مقاله | 43050 |
تعداد بازدید | 151 |
|