عنوان | تأثیر اصل عفاف بر سقوط اذن پدر در ازدواج دختر |
تعداد صفحات | 17 |
نویسنده |
|
مشخصات نشریه | حقوق اسلامی (فقه و حقوق سابق) - پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی سال 17 پیاپی 67 |
تاریخ انتشار | زمستان - 1399 |
محدوده صفحات | 75-59 |
زبان | فارسی |
کلید واژه | عفاف اجازه پدر در ازدواج اذن ولی عفاف زن ازدواج باکره عفت باکره فقه امامیه دوشیزه اذن ولی در ازدواج باکره ولایت باکره در نکاح نکاح باکره دختر باکره واجب شرعی اذن ولی در فقه موارد سقوط اعتبار اذن ولی ولایت پدر بر دختر باکره ازدواج دختر اجازه پدر اذن ولی در ازدواج جد پدری اذن پدر در ازدواج باکره حکم ثانوی شریعت اسلامی باکرگی دوشیزگی نکاح دختر باکره اصل عفاف سقوط اذن ولی وجوب ثانوی وجوب نکاح خوف فساد استقلال حقوقی |
چکیده |
ازدواج مانند موضوعات دیگر در فقه اسلامی حکم اولی و احکام ثانوی دارد. حکم اولی ازدواج در شریعت اسلامی، «مستحب» است، اما در بعضی شرایط «واجب» میگردد. از جمله شرایط واجبکننده ازدواج، خوف فساد است. اگر کسی بیم دارد یا میداند که با تجرد نمیتواند تقوی و عفت خود را حفظ نماید، از نظر شرعی بر او واجب است که ازدواج کند. خوف فساد در این مسأله یک عنوان ثانوی و وجوب نکاح در این وضعیت یک حکم ثانوی است. وجوب ثانوی نکاح که یک مسأله فردی است، آنگاه جنبه حقوقی مییابد که با اختیار حقوقی پدر و جد پدری در نکاح دوشیزگان ملاحظه شود. مسأله مهم قابل بررسی این است که با فرض وجوب نکاح بر دوشیزگان، آیا پدر یا جدّّ پدری میتوانند مانع ازدواج دختر شوند و مخالفت آنان موجّه محسوب میگردد یا خیر. این مسأله برای دوشیزگان در جوامع کنونی پر ابتلا میباشد؛ از اینرو لازم است حکم آن از منظر فقهی و حقوق خانواده ایران تبیین شود. |
کد مقاله | 41545 |
تعداد بازدید | 143 |
|