عنوان | آزمون الگوی واحد (UM) عرضه کار خانوار |
تعداد صفحات | 25 |
نویسنده |
|
مشخصات نشریه | اقتصاد مقداری (بررسیهای اقتصادی سابق) - دانشگاه شهید چمران اهواز - علمی پژوهشی شماره 4 پیاپی 67 |
تاریخ انتشار | زمستان - 1399 |
محدوده صفحات | 85-61 |
زبان | فارسی |
کلید واژه | بازار کار نیروی کار الگوی واحد عرضه کار خانوار تقارن اثرات دستمزدی تجمیع درآمد غیرکاری عرضه نیروی کار |
چکیده |
از اهداف اصلی متخصصین بازار کار بررسی تطابق الگوهای مختلف اقتصادی با دادههای موجود و شناسایی برترین الگو جهت برنامهریزی، سیاستگذاری، و پیشبینی است. بر این اساس کشف رفتار و تعاملات بین اعضاء میتواند بر فرآیند مصرف، عرضه کار و سایر تصمیمات این نهاد و از این رو بر رفاه خانوار تاثیر گذار باشد. تغییر الگوی زندگی خانوادگی از یک نفر شاغل به اشتغال هر دو زوج، الگوی ثابت مردسرپرست خانوار و زن خانه دار را دستخوش تغییرات کرده است. تغییرات وسیع تکنولوژی و ارتقاء تحصیلات زنان، شهرنشینی، افزایش هزینۀ خانوار، دگرگونی نقشی در خانوار و ... بستر افزایش عرضۀ کار بازاری زن و شوهر را بطور همزمان فراهم نموده است و لذا بررسی رفتار عرضه نیروی کار زوجین، از جمله مسائل مهم سیاستگذاری در بازار کار محسوب میشود. در اکثر ادبیات اقتصاد خُرد نئوکلاسیک رفتار تصمیم گیری زوجین در خانوار بر اساس الگوی واحد (Unitary Model) تجزیه و تحلیل میگردد. این الگو با پایه گذاری ادبیات اولیه توسط ساموئلسون (1956) و گسترش آن توسط بکر (1973) شناخته میشود. در الگوی واحد (UM) از ابزار اقتصاد نئوکلاسیک برای کشف ارتباطات عرضه نیروی کار استفاده شده و خانوار به عنوان یک واحد، حداکثر سازی تابع رفاه جمعی (Social welfare function )- جمع توابع مطلوبیت اعضا- با قید محدودیت بودجۀ کل را هدف قرار میدهد. از نیازهای اساسی هر الگوی ایستا و پویا، ایجاد شرایط مناسب دربرآورد تجربی به شمار میرود. از این زاویه الگوی واحد (UM) با معرفی محدودیتهای قابل آزمون، قدرت شناسایی رفتار عرضه نیروی کار خانوار را در غالب فروضی خاص فراهم آورده است. میتوان نتیجه گرفت خلاصه عرضه کار الگوی واحد (UM) دارای دو مجموعه از قیود اصلی قابل آزمون است: تجمیع درآمد (Income pooling ) و تقارن اثرات دستمزدی ( Symmetry of wage effects). پژوهش حاضر در تلاش است تا با آزمون قیود اصلی الگوی واحد (UM)، قابلیت این الگو را در شناسایی رفتار عرضه نیروی کار خانوار کشور بررسی نماید. این امر میتواند اطمینان سیاستگذار بازار کار را در بکارگیری الگوی نئو کلاسیک جهت تعیین وضعیت موجود و پیش بینی وضع مطلوب فراهم آورد. در این راستا در گام اول، الگوی عرضه نیروی کار زوجین - هر دو شاغل و دارای درآمد غیر کاری- بر اساس طرح آمارگیری هزینه - درآمد خانوار شهری و روستایی در سال 1392 برآورد گردیده است. تخمین توابع عرضۀ ساعات کار زوجین هر دو شاغل و دارای درآمد غیر کاری (متفرقه) با توجه به روشهای آماری و اقتصاد سنجی قابل ملاحظه در دو زیر مجموعه خطای در اندازه گیری (Error in measurement)، تورش تقسیم (Division bias) و درونزایی (Indogenity ) و در چارچوب دو الگوی خطی- نیمه لگاریتمی، با لحاظ تفکیک و تجمیع درآمد غیر کاری (متفرقه) صورت گرفته است. روش تخمین با فرض درونزایی متغیر دستمزد، در هر دو الگوی عرضه کار زوجین بر اساس روش گشتاورهای تعمیم یافته (Generalized Method of Moments) بوده و جهت رفع تورش انتخاب نمونۀ متغیر دستمزد در الگوی عرضه ساعات کار زنان از روش دو مرحله ای هکمن (Heckit) استفاده شده است. در گام دوم مطالعه، جهت آزمون الگوی واحد (UM) دو قید تجمیع درآمد غیر کاری و تقارن اثرات دستمزدی (شرایط اسلاتسکی) بررسی شده است. نتایج در نمونۀ مطالعه شده نشانگر تایید قید تجمیع درآمد در الگوی عرضه ساعات کار مردان و رد این قید در الگوی عرضه ساعات کار زنان در خانوار است. این در حالی است که نتایج آزمون قید تقارن اسلاتسکی در هر دو الگوی عرضه ساعات کار زوجین تایید میشود. نتایج آزمون الگوی واحد (UM) بر اساس دادههای مطالعه شده، اگرچه شواهد مهمی را به نفع نظریه نئوکلاسیک فراهم میآورد و نشان میدهد که این الگو میتواند مرجعی قابل اعتنا در حوزۀ تبیین رفتار عرضة کار زوجین در خانوار بهشمار رود، اما همچنان جهت بهبود سیاستگذاری توجه به الگوهای جدید عرضه کار زوجین در خانوار مطابق با دادههای ملی میتواند در تحقیقات آینده مورد توجه قرار گیرد. |
کد مقاله | 41398 |
تعداد بازدید | 180 |
|