عنوان
|
تأدیب جسمانی طفل به عنوان ابزار تربیت در پرتو حق بر سلامت: مطالعه تطبیقی حقوق ایران، سوئیس و اسناد بینالملل |
تعداد صفحات
|
25 |
نویسنده
|
حیدر آسیابی بخشکندی - علی یوسف زاده - محمدرضا شادمانفر |
مشخصات نشریه
|
حقوق پزشکی - محمود عباسی سال 14 پیاپی 55 |
تاریخ انتشار
|
زمستان - 1399 |
محدوده صفحات
|
253-229 |
زبان
|
فارسی |
کلید واژه
|
اسناد بينالمللی ایران تنبیه کودکان توسط والدین خشونت جسمانی تنبیه بدنی نظام حقوقی ایران حقوق کیفری سلامت کودکان خشونت علیه کودکان حقوق کیفری ایران حقوق تطبیقی شکنجه تنبیه کودک حق سلامتی تأدیب کودک تأدیب جسمانی سوئیس حقوق سوئیس
|
چکیده
|
آسیبپذیری بالقوه اطفال و وابستگی آنان به بزرگسالان، اقتضا میکند تا همه جوامع، در راستای الزامات حق سلامت طفل، صرف نظر از موقعیت فرهنگی، اقتصادی و اجتماعی، خشونت و به طور خاص تنبیه جسمانی اطفال حتی برای تأدیب را پایان داده و نهتنها مرتکبین را مجازات کنند، بلکه ذهنیت شهروندان، جوامع و شرایط اقتصادی ـ اجتماعی مؤثر در ارتکاب یا توجیه آن را تغییر دهند. بنابراین تحت تأثیر مطالعات علمی مختلف، تعهدات بینالمللی و همچنین ملاحظات حقوق بشری هیچ نوعی از خشونت و تأدیب جسمانی نسبت به اطفال قابل توجیه نیست و در صورت ارتکاب، همه اَشکال مختلف آن نسبت به این دسته قابل پیشگیری و مجازات است، با این وجود در برخی کشورها این اقدام یا مجاز شمرده میشود و یا سطح حساسیت به این نوع از خشونت جسمانی و نقض حق بر سلامت طفل وضعیت قابل قبولی ندارد و معمولاً با اغماض مواجه میگردد. در مقاله حاضر این سؤال اساسی مورد نظر است که با نظر به حق بر سلامت اطفال، حقوق کیفری کشورهای ایران و سوئیس چه قوانین و سیاستی را برای مقابله و محدودسازی تأدیب جسمانی این اشخاص تصویب و به رسمیت شناختهاند؟ این مسأله با روش توصیفی ـ تحلیلی و ابزار کتابخانهای در حقوق این دو کشور بررسی شده است. در حقوق ایران کماکان معیار تأدیببودن را عاملی برای توجیه خشونت جسمانی قلمداد میشود، زیرا این اقدام از تعریف سوءرفتار مقرر در بند «ت» ماده 1 قانون حمایت از اطفال و نوجوانان مصوب 1399 استثنا شده است. این در حالی است در حقوق سوئیس میتوان با توجه به مؤلفههای حاکم بر حق بر سلامت، تأدیب جسمانی به عنوان یک حق محدود از سوی والدین پیشبینی شده است و ضوابط یا ضمانت اجراهای تخطی از آن را پیشبینی شده است؛ سیاستی که در مقررات ایران مغفول مانده است. مضافاً اینکه به رسمیتشناختن این تأدیب به عنوان شکلی نوین از اقدام تأمینی و تربیتی نسبت به اطفال و نوجوانان بزهکار نیازمند سازوکاری واضح و شفاف در مقررات کیفری است.
|