عنوان | تحلیل و نقد شاکله نظریه تفسیری فضل الرحمن به مثابه مبنایی روششناختی برای برخی خوانشهای زنانه نگر از قرآن کریم |
تعداد صفحات | 27 |
نویسنده |
|
مشخصات نشریه | مطالعات زن و خانواده شماره 2 پیاپی 17 |
تاریخ انتشار | تابستان - 1399 |
محدوده صفحات | 35-9 |
کلید واژه | قرآن فمینیسم اسلامی تفسیر قرآن فضل الرحمن تفسیر زنانه تفاسیر زنانه نگر روششناسی تفسیری |
چکیده |
در خوانشهایی که زنان مسلمان در چند دهه اخیر از قرآن کریم صورت دادهاند با نویسندگانی مواجهیم که بعضاً بهعنوان افراد شاخص جریان معروف به «فمینیسم اسلامی» از آنها یاد میشود. این نویسندگان که شامل کسانی چون ودود، الحبری، بارلاس و سعدیه شیخ می شوند، تا اندازه معتنابهی در روش شناسی خود متاثر از نظریه تفسیری فضلالرحمن بودهاند. فضلالرحمن هرمنوتیک قرآنمحور خود را بر نظریهای در باب نبوت و ماهیت وحی و نیز فهمی درباره تاریخ مبتنی میکند. وی منادی تمییز اسلام هنجاری از اسلام تاریخی است و به تفکیک ایدئالهای دین از اعراض آن برای فهم حضور دین در جهان مدرن دعوت میکند. در نگاه او، انداختن طرحی نو در ساحت معرفت اسلامی در اصل باید با مطالعه جامع قرآن برای روشن نمودن مقاصد و اصول اخلاقی آن آغاز شود. در نگاه او پس از استخراج یک نظام اخلاقی و فکری از قرآن و بر مبنای این نظام اخلاقی است که میتوان به درستی میراث حدیثی اسلامی را خوانش کرد. او دلمشغول احیای اجتهاد است و آن را بر مبنای «حرکت دومرحلهای» خود تعریف میکند. طنین اندیشه او در آثار نویسندگان یادشده حضور دارد ازاینرو تحلیل و نقد این اندیشه به نحوی تحلیل و نقد «فمینیسم اسلامی» نیز هست. این مقاله که به عنوان رهیافت روشی خود از «مطالعه تحلیلی» و «نقد دیالکتیک» بهره میبرد سرانجام به این نتیجه میرسد که نظریه تفسیری فضلالرحمن، ضمن برخی نوآوریها و راهگشاییها، مبنای محصل و کاملا پردازششدهای نیست که بتواند بدون ایجاد مسالههایی مضاعف، مبنای خوانشهای بدیل زنان از قرآن کریم شود. |
کد مقاله | 40095 |
تعداد بازدید | 194 |
|