چکیده
|
پژوهش حاضر به بررسی ماهیت دوگانه در مفهومسازی استعاری عشق در دو حوزهی عواطف و روابط انسانی در زبان فارسی با رویکردی شناختی و بر اساس نظریهی استعارهی مفهومی میپردازد. برای این مطالعه، 15 رمان فارسی از پایگاه دادگان زبان فارسی پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی انتخاب شد. برای انتخاب کلیدواژههای مرتبط با مفهوم عشق بهمنظور جستجو در پیکره نیز از پایگاه فارسنت آزمایشگاه پردازش زبان طبیعی دانشگاه شهید بهشتی و فرهنگ طیفی زبان فارسی استفاده شد. پس از استخراج واژههای مرتبط با عشق، سه واژهی پربسامدتر عشق، محبت و علاقه بهعنوان کلیدواژه برای جستجو در پیکره انتخاب شد و در نهایت، 63 حوزهی مبدأ برای مفهومسازی استعاری عشق به دست آمد. برای مقایسهی این حوزههای مبدأ با حوزه های مبدأ روابط انسانی، کلیدواژهی ازدواج، بهعنوان یک رابطهی انسانی پیشنمونه، در کل پیکرهی پایگاه دادگان زبان فارسی جستجو شد و پس از بررسی عبارات استعاری، 26 حوزهی مبدأ برای مفهومسازی استعاری ازدواج بهدست آمد. مقایسهی حوزههای مبدأ عشق و ازدواج نشان داد که سه حوزهی خاص روابط انسانی یعنی پیوند، جنگ و قرارداد، بخشی از حوزههای مبدأ مشترک میان مفهوم عشق و ازدواج هستند. این موضوع ماهیت دوگانهی عشق را در زبان فارسی تأیید میکند. سپس این حوزهها با حوزههای مبدأ عواطف بنیادین خشم در اثر زورورز و همکاران (Zoorvarz et al., 2014) و شادی در اثر صراحی و عموزاده (Sorahi, and Amouzadeh, 2014) مقایسه و مشخص شد که این سه حوزه در میان حوزههای مبدأ آن عواطف قرار ندارند و احتمالا ماهیت دوگانه در بین عواطف ویژهی عشق است.
|