عنوان
|
واکاوی مفهوم مشارکت و مداخله در آموزش فرزندان از دیدگاه والدین و معلمان |
تعداد صفحات
|
34 |
نویسنده
|
ناصر شیربگی - نعمت الله عزیزی - شیلا امیری |
مشخصات نشریه
|
دوفصلنامه علوم تربیتی - دانشگاه شهید چمران اهواز سال 22 شماره 2 |
تاریخ انتشار
|
پاییز و زمستان - 1394 |
درجه علمی
|
علمی - پژوهشی |
محدوده صفحات
|
54-21 |
زبان
|
فارسی |
کلید واژه
|
انجمن اولیاء و مربیان کرمانشاه ارتباط اولیاء و مربیان مشارکت والدین مشارکت والدین در فعالیتهای مدرسه معلمان ابتدایی نگرش معلمان معلمان مقطع متوسطه مشارکت والدین در مدرسه رابطه خانه و مدرسه دیدگاههای والدین معلمان مقطع راهنمایی مداخله والدین آموزش فرزندان مداخله در آموزش فرزندان
|
چکیده
|
پژوهش حاضر با هدف بررسی درک اولیاء و معلمان از پدیده مشارکت و مداخله والدین در آموزش و پرورش فرزندان صورت گرفت. روش بررسی این پژوهش مدل آمیختهی اکتشافی است. میدان تحقیق معلمان و والدین مدارس دخترانه سه دوره تحصیلی (ابتدایی، راهنمایی و دبیرستان) شهر کرمانشاه بود. جمعاً 200 نفر از معلمان و 210 نفر از والدین (110 نفر زن و 100 نفر مرد) از مناطق مختلف اقتصادی اجتماعی شهر کرمانشاه به عنوان نمونه آماری در بخش کمی تحقیق انتخاب شدند. ابزار مورد استفاده در بخش کیفی یک پروتکل مصاحبه نیمه ساخت یافته و در بخش کمّی پژوهش، پرسشنامه محقق ساخته مبتنی بر مؤلفههای بخش کیفی و ادبیات پژوهشی بود که با روش تحلیل عاملی اکتشافی و ضریب آلفای کرونباخ روایی و پایایی پرسشنامه مورد تأیید قرار گرفت. از دادههای حاصل از مصاحبه مقولههای چگونگی مشارکت در آموزش، نوع تعامل و تأثیرات روانی و اجتماعی مشارکت استخراج گردید. تقریباً هیچکدام از والدین تعمداً در فرایند آموزشی مداخله نکرده بودند و شواهدی از همفکری والدین جهت مشارکت گروهی مشاهده نشد. تحلیلها نشان داد که اگرچه والدین از لحاظ نظری از اهمیت مشارکت والدین در آموزش فرزندانشان تا حدی آگاهند اما در عمل به دلایل مختلف چندان در این فرایند درگیر نیستند. والدین اذعان داشتند که ارتباط کمی با معلمان دارند و از مشکلات آموزش فرزندانشان آگاهی کافی ندارند. میزان مشارکت داوطلبانه آنها در فرایند تحصیل فرزندانشان در سطح پایین بود و راهنمایی به فرزندانشان را در فرایند انجام تکالیف را نیز خیلی نادر گزارش کرده بودند. والدین در مقایسه با معلمان بیشتر خواهان تشویق فرزندانشان در انجام کارهای مدرسه بودند. در بین اولیاء مادران بیش از پدران دانشآموزان علاقمند به مسؤلیتپذیری در فرایند تحصیل فرزندانشان بودند. اما نوعی عدم تفاهم بین والدین و معلمان در چگونگی مداخله آموزشی وجود داشت. معلمان خیلی راغب نبودند که والدین در فرایند آموزش مداخله کنند. پژوهش حاضر توصیه میکند وقتی ابتکارات و برنامهها مبتنی بر روابط احترامآمیز و اعتماد بین کارکنان مدرسه و خانوادهها باشند در ایجاد و نگهداری پیوندهایی که پیشرفت تحصیلی دانشآموزان را حمایت میکند خیلی کارآمدتر خواهند بود. برقراری روابط مثبت با والدین و ارایه روشهای عملی به موفقیت آموزشی فرزندانشان کمک میکند اما عناصر دیگر مانند بهبود بخشیدن به برنامه درسی و آموزش نیز ضروری هستند.
|