چکیده
|
در اين نوشتار, ضمن بررسي مباني فلسفي اقتصاد ليبراليسم, به نقش زنان در روند صنعتي شدن جوامع اشاره و اهداف اقتصادي بند يازدهم كنوانسيون رفع تبعيض عليه زنان ارزيابي و مطالعه شده است.\r\n\r\nابتدا سياست هاي اقتصادي متأثر از جهان بيني بيان شده و سپس به دوره هاي رنسانس (نوزايش) رفرم (اصلاح) و دروه روشن بيني بعنوان زمينه هاي فكري كه پيش از بروز پايه هاي اقتصاد در اروپا اشاره گرديده است.\r\n\r\nدر ادامه به موضوعاتي از قبيل برنامه ريزي سرمايه داري و حضور اقتصادي زنان, دستاوردهاي حضور اقتصادي زنان, آمار درصد درآمد زن ها نسبت به مردان در چند كشور جهان و ابزارهاي فرا ملي جهت چرخاندن چرخه اقتصاد پرداخته شده است.\r\n\r\nهمچنين انگيزه هاي ايجاد كنوانسيون, توصيه هاي ماده 11 كنوانسيون درباره حق اشتغال زنان, قوانين داخلي ايران در زمينه اشتغال زنان, وظايف دولت در اين زمينه در اصل بيست و يكم قانون اساسي و محدوديت هاي شغلي زنان در ايران بررسي شده است.\r\n\r\nدر پايان در رويكردي به اهداف سيدا (CEDAW) و حضور زنان در عرصه تصميم سازي اقتصادي, آمار دانشجويان دختر در آموزش هاي سطوح كاركنان زن در سازمان تجارت جهاني (WTO) , سطح زنان در جنبش هاي اقتصادي سازمان ملل و توزيع جنسي هيأت حاكم در بانك هاي توسعه منطقه اي ارائه گرديده است.
|