چکیده
|
به طور كلي فمينيست ها, ارتباطي گوناگون و متغير با فلسفه نيچه دارند, برخي از آن ها, از سودمندي فلسفه او براي فمينيسم معاصر سخن مي گويند و برخي ديگر از زيان بار بودن آن, مي توان گفت كه در اين جا نيز همچون ساير زمينه ها, شاهد همان ابهام و تناقضي هستيم كه در سراسر گفته هاي نيچه وجود دارد و در واقع همين ابهام است كه به رغم دشوار ساختن دريافت درست انديشه هاي نيچه, سبب پيدايش تفاسير و تعابير مختلفي از آرا و انديشه هاي او و در نتيجه پويايي و تازگي آن ها شده است.\r\n\r\nنويسنده در اين مقاله موضوعاتي را بررسي كرده است كه عبارتند از: زمينه هاي فلسفي شكوفايي فمينيسمي, نيچه فمينيست, نفي دوآليسم جنسي و زن و مرد در رابطه با نظريه چشم اندازگرايي نيچه و قدرت نمائي او.
|