چکیده
|
نويسنده به منظور بازانديشي در هويت هاي سنتي و مدرن به بررسي مسأله هويت اجتماعي و نقش عوامل مؤثر در اين زمينه از قبيل خانواده, تحصيلات, اشتغال و مانند اين ها پرداخته, نويسنده همچنين نظرات برخي از جامعه شناسان از قبيل آنتوني گيدنز و ريچارد جنکينز را در اين زمينه جويا شده, ايشان در ادامه به واقعيت هايي اشاره مي کند که زمينه ساز پيدايش مسائل هويتي در ميان زنان شده, اين واقعيت ها از چند محور ناشي مي شود که عبارتند از: 1-نابرابري حقوقي مرد و زن 2-نابرابري هاي اجتماعي کليشه اي جنسيتي و وجود نوعي جنس گرايي در فرهنگ عمومي جامعه ما.\r\n\r\nدر مجموع و با توجه به نتايج ياد شده, مي توان اظهار کرد که اغلب زنان مورد مطالعه (زنان تهراني) در پي باز تعريف هويت اجتماعي خويش هستند و در اين مسير بر خلاف برخي از قرائت هاي فمينيستي که پايبندي به باورهاي ديني و خانواده را تجربه اي منفي و منشأ تبعيض هاي جنسيتي مي شمارند به باورهاي ديني و به خانواده پايبندند.
|