چکیده
|
در اين مقاله به مقوله عشق و چگونگي روابط ميان فردي مرد و زن بر اساس ديدگاه هاي روانشناسي در مجموعه هاي تلويزيوني «با من بمان و مسافري از هند» و نيز پژوهش در مقوله عشق در مجموعه هاي تلويزيوني «دردسر والدين» , «جدائي و شب دهم» پرداخته شده است.\r\n\r\nطرح روابط عاطفي زن و مرد و ازدواج آن ها در رسانه تلويزيون از دو جنبه اهميت و چگونگي روابط ميان فردي و بهزيستي رواني فرد و اثرات تلويزيون در شكل گيري رفتارهاي اجتماعي و روابط ميان فردي شخصيت هاي داراي رابطه همسري يا نيز همسري در مجموعه هاي ايراني با من بمان و مسافري از هند بررسي و تحليل شده است. نظريه هاي مدل رشد روابط «لوينگر و اسنوك» , مدل «راسبالت و زمبروت» درباره واكنش نسبت به نارضايتي از رابطه, ديدگاه هاي «كتل» به صفات و «اريك فروم» درباره عشق تبيين شده است.\r\n\r\nدر پايان مفاهيم به كار رفته در تحقيق, سبك ارتباط خوشايند, سطح هاي ارتباط كلامي و خلاصه داستان مجموعه هاي مورد بررسي ارائه گرديده است.
|