عنوان
|
چارچوبهای معرفتی روشی نواندیشی اسلامی در نگرش به حقوق سیاسی و اجتماعی زنان؛ مطالعه موردی محسن کدیور و محمد مجتهد شبستری |
تعداد صفحات
|
32 |
نویسنده
|
ندا حاجی وثوق - علی اصغر داودی |
مشخصات نشریه
|
فصلنامه پژوهشنامه علوم سیاسی - انجمن علوم سیاسی - علمی پژوهشی سال 13 شماره 4 پیاپی 52 |
تاریخ انتشار
|
پائیز - 1397 |
درجه علمی
|
علمی - پژوهشی |
محدوده صفحات
|
38-7 |
زبان
|
فارسی |
کلید واژه
|
حقوق اجتماعی زن حقوق زنان حقوق اجتماعی محمد مجتهد شبستری نواندیشی اسلامی حقوق سیاسی تاریخمندی معرفت دینی حقوق سیاسی زنان محسن کدیور عدالت استحقاقی تساوی بنیادی
|
چکیده
|
در طول بیش از هزار سال، برداشت سنّتی از اسلام با تکیه بر میراث کهن و سِتَبر دینی، سیما، هویت و حقوق زنان را در جوامع اسلامی حول مفاهیم نابرابری ذاتی بین زن و مرد، تأکید بر نقش طبیعی زنان و بدبینی نسبت به حضور آنان در عرصه اجتماع و سیاست تفسیر نموده است. تغییرات سریع در شرایط زیست جوامع اسلامی نیازها و خواستههای جدیدی را طرح نموده که چارچوبه معرفتی- روشی و نیز سازوکارهای مورد استفاده این خوانش از اسلام، تکافوی پاسخگوئی به این نیازها را ندارد و نمیتواند گِرهی از مشکلات و نیازهای روزافزون زنان باز نماید و گشایشی در تلائم حقوق آنان با موازین حقوق بشر جدید ایجاد کند. در پی این ناکامی و به دنبال بحران هویتی که جوامع اسلامی در نتیجه رویاروئی با مدرنیته غربی به آن گرفتار شدند، گروهی از نواندیشان مسلمان با تمسّک به مبانی اسلامی و متأثر از جنبههای مثبت تجدّد غربی، دستاندرکار بازتفسیر اصول و احکام شرع شدند و خوانش جدیدی از اسلام را در قالب اصلاح و احیاء فکر دینی ارائه نمودند. این مقاله در پی آن است که دریابد سیما، هویت و جایگاه حقوقی زنان در مبانی فکری- معرفتی نواندیشی اسلامی چگونه بازتاب یافته، چارچوبههای معرفتی آن در نگرش به حقوق سیاسی و اجتماعی زنان چه میباشد و تفاوت آن با رقیب سنّتیاش چیست. فرض ما بر این است که رویکرد نواندیشی اسلامی با بهرهگیری از دستاوردهای معرفتی جدید، نگاهی انسانمدارانه به زن دارد و با عبور از تقسیمات جنسیّتی، سعی دارد سیما و هویت زن را بر اساس نشانههایی چون اخلاق، عدالت، عرفگرایی، تأویلگرایی نصوصدینی و تغییر بر اساس مقتضیات زمان ترسیم نماید و این امر به صورت بالقوه توانایی لازم جهت تحول بنیادی در حقوق زنان و در تلائم با موازین جدید حقوق بشری جدید را دارد. تأکید ما در این مقاله بر آراء دو نفر از نواندیشان مسلمان ایرانی معاصر، یعنی محمد مجتهدشبستری و محسن کدیور است. پژوهش حاضر از نوع کیفی و اسنادی است و گردآوری دادهها به شیوه فیشبرداری از اسناد، کتب، مقالات و سایتهای اینترنتی صورت گرفته و سعی شده در تحلیل دادهها از روش هرمنوتیکی تلفیقی متنگرا و زمینهگرا استفاده شود.
|