عنوان | واکاوی فرزندخواندگی در نظام حقوقی اسلام، انگلستان و آمریکا |
تعداد صفحات | 30 |
نویسنده |
|
مشخصات نشریه | فصلنامه پژوهش تطبیقی حقوق اسلام و غرب - دانشگاه قم سال 6 شماره 1 پیاپی 19 |
تاریخ انتشار | بهار - 1398 |
درجه علمی | علمی - پژوهشی |
محدوده صفحات | 86-57 |
زبان | فارسی |
کلید واژه | آمریکا فرزندخوانده فرزندخواندگی در قانون کشورها انگلستان کودکان بیسرپرست نظام حقوقی ایران حقوق اسلام نسب ناشی از فرزندخواندگی(legitimation adoptive) قانون حاکم بر فرزندخواندگی حقوق آمریکا حقوق انگلیس فرزندخواندگی در ایران فرزندخواندگی حقوق فرزندخوانده |
چکیده |
در این پژوهش، موضوع فرزندخواندگی بـه کمـک قواعـد و مقررات قـانونی و نظام حقوقی اسلام، انگلستان و آمریکا بررسی شده است. فرزندخواندگی آن است که کسی، دیگری را که فرزند نسبی او نیست، به فرزندی بپذیرد. در عربی، به فرزندخواندگی دعی و تبنی گفته میشود؛ تبنی در لغت یعنی پسرخواندگی و در اصطلاح، بر پسر یا دختری اطلاق میشود که مردی او را به فرزندی پذیرفته باشد نسبت به آن مرد پسر خوانده گفته میشود. قرآن کریم این سنت جاهلی را باطل کرد و حکم نمود که فرزند خواندهها به پدرانشان نسبت داده شوند و اگر پدرانشان ناشناخته باشند، آنان برادران دینی هستند. این تحقیق با شیوه توصیفی- تحلیلی به این موارد پرداخته است: حکم فرزندخواندگی در قرآن؛ روایات و آثار مترتب بر آن؛ رد این ادعاکه فرزندخواندگی پدیده ای انسانی است: مقررات فرزندخواندگی در نظام حقوقی ایران، انگلستان و آمریکا و شرایط والدین پذیرنده. در عصر کنونی، یکی از مشکلات در حال افزایش، تحویل طفل از سوی والدین قانونی به متقاضیان نگهداری فرزند است، گاهی متقاضی با مقاصد خیرخواهانه اقدام میکند و گاهی به منظور رفع مشکل عاطفی است، چون متقاضی بدون فرزند است و گاهی به صورت غیرقانونی و غیرانسانی از طریق دریافت وجه صورت میگیرد. تازه های تحقیق ازآنچه که گذشت، نتایج زیر به دست میآید: 1. نظریه مختار نویسنده این است که تعدیلاتی بر قانون فرزندخواندگی صورت گیرد، بهطوریکه حقوق فرزندان صلبی و خویشاوندانی که از پدرخوانده ارث میبرند، تضییع نشود. بدیهی است اگر فرزندخوانده همانند فرزند صلبی شریک ارث باشد، اختلاف و نزاع در خانواده ایجاد میشود؛ لذا ضروری است از راههای دیگری نظیر خدمات اجتماعی، هبه، وصیت کردن و صلح تأمین شود؛ نه اینکه در ارث سهیم باشد. چون در قانون انگلستان فرزندخوانده دارای حقوقی است که فرزند نسبی از آن برخوردار است از جمله آن حقوق ارث بری است.در دوران جاهلیت نیز فرزند خوانده ارث می برد. 2. باید فرزندخوانده در شناسنامه به نام پدر واقعیاش ثبت شود. این امر به منظور تأکید اسلام درباره خواندن و نامیدن فرزندخواندگان به نام پدران واقعیشان است. مفاد آیه 50 سوره احزاب این است که پسر خواندهها را به پدرانشان نسبت دهید و آنان را با نام پدران واقعیشان صدا بزنید، لازمه آن این است که شناسنامه فرزند خوانده به نام پدر و مادر نسبی او باشد، بدیهی است که هرکس طبق شناسنامه اش صدا می زنند و نسبت داده می شود. علاوه بر آن لازمه قانون انگلستان فرزند خوانده می تواند دو شناسنامه به نام پدر واقعیش داشته باشد و از طرفی می تواند شناسنامه ای به نام پدر خوانده انگلیسی داشته باشد. 3. نمیتوان فرزندخواندگی رایج را بهعنوان پدیده ای انسانی تلقی کرد؛ زیرا در حقوق فرزندان صلبی مزاحمت ایجاد می کند. اصل پذیرش فرزند خوانده خود در صورتی یک پدیده انسانی است که تعارض و منافات باحقوق فرزندان صلبی و سایر ورثه پدر خوانده نداشته باشد. التزاماتی بر فرزند خواندگی مانند ارث بردن و تکافل در پرداخت دیه که از التزامات نسبی است مترتب نمی شود. در واقع نص قرآنی ((فان لم تعلموا آباءهم فإخوانکم فیالدین و موالیکم)) (احزاب:59). اگر پدرانشان را نشناسید... ) حقیقت هرج و مرج در روابط جنسی در جامعه جاهلیت میرساند. اسلام آن را اصلاح کرد با اقامه نظام خانواده که بر اساس پدر و فرزند و برپاکردن و استوار نمودن نظام جامعه بر اساس استوار بودن کانون خانواده ی سالم. 4. طبق قانون آمریکا و انگلستان، کودکی که به فرزندی پذیرفته شده، دارای همان حقوقی است که یک کودک مشروع از آنها برخوردار است. این امر به منظور رعایت مصلحت کودک در دوران زندگیاش است که هرچند به نفع فرزندخوانده است و از اینجهت مثبت است؛ اما حساسیت به وجود میآورد و در مواردی، باعث درگیری میان اعضای خانواده میشود؛ مگر اینکه پدرخوانده، فرزندصلبی نداشته باشد. در قانون آمریکا،تطبیق میان فرزندخوانده و پدر یا مادرخوانده از لحاظ رنگ، فرهنگ، نژاد، ملیت و مذهب شرط نیست.این امر موجب تناقضاتی میشود و اگر سن فرزندخوانده بالا باشد، تأثیرات روحی روانی بهجامیگذارد. 5. فرزندخواندگی در امریکا، عملی حقوقی است که فردی زیر سن ۱۸ سالگی را، بهطور دائم، تحت سرپرستی پدر و مادری قرار میدهد. فرزندخواندگی نهادی قانونی است که بر اساس آن، رابطهای حقوقی و قانونی میان فرزندخوانده و پدرخوانده و مادرخوانده به وجود میآید. این امر همیشه بهعنوانی کی از روشهای حمایت از کودکان بیسرپرست وجود داشته است. 6. در حقوق ایران، نهادی بهعنوان فرزندخواندگی وجود ندارد که فرزندخوانده ازهرجهت در حکم فرزند واقعی باشد و از آثار پسر و پدر بهرهمند شود؛ اما با توجه به اینکه نوعدوستی وکمک و حمایت از نیازمندان از تعالیم اسلام است بر رسیدگی به ایتام و کودکان بیسرپرست و لقیطها تأکید و سفارش شده است، مقررات مدونی به منظور سرپرستی آنان وضع گردیده که برخی آن را فرزندخواندگی ناقص مینامند. این مقررات، در قانون اساسی و قوانین عادی انعکاس یافته است. به موجب بند (2) از اصل (21) قانون اساسی جمهوری اسلامی، دولت موظف است از مادران و کودکان بیسرپرست حمایت کند. |
کد مقاله | 33755 |
تعداد بازدید | 207 |
|