چکیده
|
زنان در جوامع بشري همواره از شأن و حقوق خود دور مانده اند و حتي منزلت انساني آن ها مورد ترديد قرار گرفته است؛ فلذا موضوع حقوق و شخصيت زن يكي از مباحث اساسي است كه در دهه هاي اخير مورد توجه انديشمندان و متفكران جوامع علمي و فرهنگي قرار گرفته است. سازمان ملل متحد براي حمايت از زنان, تا كنون معاهداتي را در دستور كار خود قرار داده است. اولين سندي كه سازمان ملل در اين زمينه تدوين كرد عهدنامه سياسي زنان در سال 1952 بود. در سال 1979 عهدنامه رفع هر گونه تبعيض عليه زنان توسط مجمع عمومي سازمان ملل تصويب و در سال 1981 لازم الاجرا شد. ماهيت اصلي اين عهدنامه, تساوي و همانندي زن و مرد از جميع جهات بدون لحاظ كردن هر گونه استثني و محدوديت براساس جنسي بود. امروزه كنوانسيون رفع كليه اشكال تبعيض عليه زنان از جمله معاهدات مطرح شده در كشور ما مي باشد كه در اوايل سال 1376 در دستور كار شوراي عالي انقلاب فرهنگي قرار گرفت و كميته اي مأمور بررسي مفاد اين كنوانسيون شد.\r\nكنوانسيون رفع تبعيض عليه زنان موضوعي است كه به جهات گوناگون امروزه مورد تأكيد و توجه سازمان هاي بين المللي قرار گرفته و بحث الحاق و عدم الحاق بدان يك موضوع عمده در سطح جهان شده است. در اين مقاله اين موضوع از ابعاد مختلف مورد بحث و بررسي قرار گرفته خصوصاً در عدم انطباق برخي موارد كنوانسيون با قوانين اساسي و مدني جمهوري اسلامي ايران سخن رفته است. نويسنده همچنين ديدگاه هاي مخالفين و موافقين الحاق به كنوانسيون را بيان و مورد بررسي قرار داده, ايشان همچنين با ذكر مواد كنوانسيون مذكور معايب كنوانسيون را بيان كرده, در پايان هم با ذكر جدول مقايسه اي مواد كنوانسيون و مغايرت آن با حقوق و قوانين داخلي به مقاله خود خاتمه داده است.
|