عنوان
|
البولیفونیه فی الروایه النسویه دراسه مقارنه بین روایه ذاکره الجسد و روایه چراغها را من خاموش میکنم |
تعداد صفحات
|
18 |
نویسنده
|
فاطمه اکبریزاده |
مشخصات نشریه
|
فصلنامه الجمعيه العلميه الايرانيه للغه العربيه و آدابها - انجمن ايراني زبان و ادبيات عربي - علمی پژوهشی پیاپی 47 |
تاریخ انتشار
|
تابستان - الصیف 2018 - 1397 |
درجه علمی
|
علمی - پژوهشی |
محدوده صفحات
|
18-1 |
زبان
|
فارسی |
کلید واژه
|
رمان فارسی رمان رمانهای زنانه ادبیات تطبیقی نقد ادبی فمینیستی چندآوایی زویا پیرزاد رمان چراغها را من خاموش میکنم احلام مستغانمی رمان ذاکره الجسد میخائیل باختین رمان عربی گفتوگومندی
|
چکیده
|
رمان به عنوان نوع ادبي خاص داراي ويژگي هاي متعددي است و زنان با بهره گيري از اين ويژگي ها كوشيده اند دنياي خويش را ترسيم كنند. نقد ادبي فمينيستي نيز براي بررسي آثار ادبي زنان از رويكردها و نظريات مختلف در نقد و تحليل بهره برده كه از آن جمله نظرية نقد رمان باختين «چندآوايي (پوليفوني) » است. با توجه به اينكه نظرات مختلفي دربارة امكان ظهور چندآوايي در رمان هاي زنانه مطرح است، لذا اين جستار، دو رمان عربي و فارسي زنانه را مطالعه مي كند تا ابزارهاي گفت وگومندي متن و امكان حضور يا نبود صداهاي مختلف را بر پاية نظرية باختين در ساختار جامعه شناسي متن رمان و بر اساس تحليل دروني، بدون تكيه بر نمودهاي بيروني و تكويني آن بررسي كند؛ ازاين رو بر اساس مكتب آمريكايي ادبيات تطبيقي و با تلفيق ميان نقد فمينيستي و نقد باختيني، سبك و روابط گفت وگومندي رمان در چهارچوب سياق داخلي متن دو رمان «ذاكرة الجسد» نوشتة «احلام مستغانمي» و رمان فارسي «چراغ ها را من خاموش مي كنم» نوشتة «زويا پيرزاد» بررسي مي شود و چنين نتيجه گرفته مي شود كه به طوركلي نمي توان همة رمان هاي زنانه را تك آوا دانست و برخلاف پيرزاد كه رماني با به گوش رساندن صداي زنان و ظهور زبان و انديشة آنان مي آفريند و به سوي خلق رماني تك آوا حركت مي كند، اما مستغانمي استراتژي هاي مختلف روايي و ايدئولوژي هاي گوناگوني در مسئلة زن و سرزمين را به كار مي گيرد و به سوي آفرينش رماني چندآوايي متمايل است.
الروایة کجنس أدبی خاص تتمیّز بخصائص متفردة کثیرة، وقد استفادت المرأة منها لخلق عالم خاص بنفسها؛ إذ قام نقد الأدب النسوی بدراسة آثار النساء الأدبیة بمختلف الاتجاهات والنظریات فی النقد والتحلیل ومنها نظریة باختین فی نقد الروایة أی "تعددیة الأصوات أو البولیفونیة". وبما أنّ هناک آراء مختلفة فی إمکانیة ظهور تعددیة الأصوات فی الروایات النسویة، فلذلک المقال یهتم بدراسة الروایتین النسویتین الفارسیة والعربیة لتبیین آلیات الدموقراطیة النصیة وامکانیة حضور الأصوات المختلفة أو عدمها وفق التصور الباختینی فی البناء السوسیولوجی لنص الروایتین وحسب التحلیل الداخلی للنص دون الاعتماد علی الوسائط الخارجیة التکوینیة له. فتُدرس أسلوبیة الروایة والعلاقات الحواریة علی حدود الأنساق الداخلیة مقارنة بین الروایة العربیة "ذاکرة الجسد" لأحلام مستغانمی والفارسیة "چراغها را من خاموش میکنم (أنا أطفئ المصابیح)" لزویا پیرزاد بالمنهج المقارن حسب المدرسة الامریکیة وعلی أساس النقد التلفیقی بین النقد النسوی والنقد الباختینی. وقد تبیّن أنّه لایمکن إصدار الحکم المطلق علی مونولوجیة الروایات النسویة ورغم أنّ پیرزاد تخلق الروایة النسویة باعتلاء الصوت النسوی ولغة المرأة وفکرتها وتتجه نحو خلق روایة مونولوجیة لکن مستغانمی تستخدم الاستراتیجیات السردیة المختلفة ومختلف الایدئولوجیات فی قضیة المرأة و الوطن وتتجه نحو خلق الروایة المتعددة الأصوات أو البولیفونیة.
|