عنوان | تجربه مادرانه از جدایی؛ پژوهشی داده بنیاد |
تعداد صفحات | 32 |
نویسنده |
|
مشخصات نشریه | فصلنامه مطالعات اجتماعی روانشناختی زنان (مطالعات زنان سابق) سال 15 شماره 4 |
تاریخ انتشار | زمستان - 1396 |
درجه علمی | علمی - پژوهشی |
محدوده صفحات | 38-7 |
زبان | فارسی |
کلید واژه | زنان مطلقه فرزندان تجارب مادران نظریه زمینهای جدایی تجربه مادرانه ریزش پنداشت از زندگی |
چکیده |
پیوند مادر و فرزند(ان)، ذاتی باشد یا برساخته، آنچنان محکم است که زنان به سختی خود را در شرایط خطر از دست دادن آنها قرار میدهند. از جانب دیگر داغ اجتماعی و فشار فرهنگی به میزانی است دشواری جدایی دو چندان میکند. گرانباری نقش "مادر/والد تنها" سومین عامل بازدارنده از جدایی است. اما آمارها حکایت دیگری از رخداد جدایی دارند. بررسی فرایندی که زنان متاهل را به زنان تنها و سرپرست خانوار تبدیل میکند، موضوع این پژوهش به روش داده بنیاد و با رویکرد سیستماتیک اشتراوس و کوربین است. جامعه آماری این پژوهش کلیه زنان فرزنددار مطلقه شهر تهران، تعداد مشارکت کنندگان تا زمان اشباع مقولات بیست نفر و ابزار مورد استفاده مصاحبه نیمه ساختاریافته بوده است. نتایج حاکی از آن است که وقوع "ریزش پنداشت از زندگی" به دلایل فردی، اجتماعی و فرهنگی آستانه تحمل زنان را به میزانی پایین می آورد که ادامه زندگی تاهلی را غیرقابل تحمل میسازد. در طی این مسیر اگرچه فرزندان اهمیتی بسیار برای مادران دارند، اما در لحظه تصمیم گیری در فضای خاموشی موقت قرار میگیرند و زنان برای برهه ای کوتاه تنها به نجات خود فکر میکنند. اتخاذ تصمیم قطعی زنان جهت جدایی به پررنگ شدن دوباره نقش فرزندان انجامیده و مادران جهت اتخاذ بهترین تصمیم برای بهزیستی آنان اقدام میکنند. در نهایت میتوان گفت فرزندان اگرچه نقش مهمی در جدایی مادران دارند، اما عامل اصلی، فروریختن بنای انسانی/ شخصیتی زنان است که هویتهای همسری و مادری بر آن بار شده است. رسیدن به این نقطه زنان را از ادامه زندگی مشترک منصرف میکند. |
کد مقاله | 31064 |
تعداد بازدید | 247 |
|