چکیده
|
نويسنده ضمن ذكر مقدمه اي نقش زن را در عمده آثار هنري كه توسط مردان آفريده شده يك نقش دست دوم مي داند كه نقش محوري خود را از دست داده است.\r\nسپس براي بيان سيماي زن در اين آثار, از نظر موضوع آن ها را در 5 طبقه محوري مانند نگاه اسطوره اي به زن, حضور زن در شمايل هاي مقدس, نقش مايه مادر, سيماي عرفاني زن در قالب عشق معنوي و در نهايت تصوير جنسي از زن قرار داده است. نويسنده پس از بررسي آثار هنري به اين نتيجه مي رسد كه با توجه به ارتقاي منزلت اجتماعي زن در غرب منزلت حضور وي در آثار هنري بسيار افت كرده و تبديل به يك كالاي فريباي تجاري شده, همچنين شخصيت زن در بسياري از آثار ادبي و سينمايي ايران با جايگاه اصيل وي در تفكر اسلام و قرآن, تفاوت زيادي پيدا كرده است.
|