عنوان | سیاست قانونگذاری ایران درباره کودکان بیسرپرست |
تعداد صفحات | 21 |
نویسنده |
|
مشخصات نشریه | فصلنامه مطالعات فرهنگی و ارتباطات - انجمن ایرانی مطالعات فرهنگی و ارتباطات - علمی پژوهشی سال 13 پیاپی 46 |
تاریخ انتشار | بهار - 1396 |
درجه علمی | علمی - پژوهشی |
محدوده صفحات | 111-91 |
زبان | فارسی |
کلید واژه | سرپرستی کودکان کودکان بیسرپرست قانونگزار ایرانی فرزندخواندگی سیاست قانونگذاری |
چکیده |
سیاست قانونگذاری هر کشور، رویکرد کلی و هدف آن را در وضع مقررات می نماید و انتظاری را که از قوانین میرود، معلوم میکند. در کشور ما، قانونگذار خود نیز به روشنی نمیداند از نهاد سرپرستی (فرزندخواندگی) چه میخواهد و نگاه کلی به کودکان بی سرپرست، مبهم و دوگانه است. اشکال عمدة این سیاستگذاری را باید در تنگناهای فقهی جستجو کرد که دربارة نهاد فرزندخواندگی وجود دارد. از سوی دیگر، واگذاری کودکان آسیب پذیر و بی سرپرست جامعه به برخی خانواده ها، نیازی انکارناپذیر است و دولت را از این واقعیت نیز گریزی نیست. همین دو واقعیت (تنگناهای فقهی و نیازهای اجتماعی)، موجب تعارضاتی در قوانین مربوط به کودکان بی سرپرست شده است: پاره ای از احکام قانونی، با نیازهای جامعه تناسب دارد و تابع سیاستهای «فرزندخواندگی» است، و بخشی دیگر از آنها به محدودیتهای فقهی پایبند مانده و در حد «کفالت» یا تأمین مالی است. این دوگانگی در یک نهاد و مفهوم، گاه پذیرفتنی نیست و آثار غیرمنطقی و ناهمگونی پدید می آورد. نتیجة چنین تعارضاتی نیز در نهایت مهجور ماندن نهاد سرپرستی (فرزندخواندگی) و ریزش متقاضیان آن به سوی دیگر نهادهای موازی (مانند اهدای جنین) است. قانونگذار دیر یا زود باید از این وادی تردید بگذرد و سیاستی یکسان و همگون را در مورد کودکان بی سرپرست در پیش گیرد. |
کد مقاله | 26522 |
تعداد بازدید | 233 |
|