عنوان
|
جامعهشناسی رمان خاله بازی از بلقیس سلیمانی بر مبنای نظریه پییر بوردیو |
تعداد صفحات
|
21 |
نویسنده
|
مهدی خادمی کولایی - مجید سرمدی - فاطمه زمانی کارمزدی |
مشخصات نشریه
|
فصلنامه ادبیات پارسی معاصر - پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی - علمی پژوهشی سال 5 شماره 3 |
تاریخ انتشار
|
پائیز - 1394 |
درجه علمی
|
علمی - پژوهشی |
محدوده صفحات
|
65-45 |
زبان
|
فارسی |
کلید واژه
|
جامعهشناسی رمان پییر بوردیو بلقیس سلیمانی بازتولید ساختار رمان خاله بازی
|
چکیده
|
بازخوانی آثار ادبی با رویکردهای تازه به پویایی فضای جامعۀ ادبی میانجامد. نقد جامعه شناسی در عرصۀ ادبیّات، به بررسی تأثیر متقابل ادبیّات و جامعه بر یکدیگر میپردازد و با تحلیل این تأثیر و تأثّرها، راهی نوین در برابر کسانی قرار میدهد که دغدغۀ اصلی ذهن آنها شناخت انسان و جامعۀ جدید انسانی است. نگرش جامعهشناسانه به رمان با رویکرد جامعهشناسی زنان، منظری نسبتاً نوپدید است که از قابلیّت وگنجایی چشمگیری برای بحثهای نوین و جذّاب در این زمینه برخوردار است. نگارندگان از این نظرگاه و با تکیه بر دیدگاههای «پییر بوردیو»، نظریّه پرداز و منتقد فرانسوی، به بررسی رمان خاله بازی از بلقیس سلیمانی پرداختهاند. سلیمانی در این رمان با نگاهی واقع گرایانه و در عین حال انتقادی به مسایل اجتماعی و فرهنگی ایران، خصوصاً وضعیّت زنان در دهۀ شصت و قبل از آن میپردازد. روش تحقیق این مقاله، توصیفی - تحلیلی و بهره ور از دیدگاه جامعه شناسی بر پایۀ مکتب انتقادی پییر بوردیو است. در رابطۀ دیالکتیکیِ عاملیّت و ساختارِ بوردیو در کنشِ افراد این داستان، بیشتر بازتولید ساختارهای ثابت فرهنگی وجود دارد؛ امّا در پایان رمان، شاهد تولید ساختاری جدید از سوی یکی از شخصیّتهای اصلی آن هستیم. همچنین مفاهیم بازتاب یافته در رمان خالهبازی ناظر بر آن است که نویسندۀ آن – خواسته یا ناخواسته - با نگاهی به جامعه در بستر اسطورهای، تاریخی، پیشامدرن، مدرن و پسامدرن و مقایسۀ ضمنی آنها با یکدیگر، رابطۀ دیالکتیکی عاملیّت و ساختار بوردیو را تأیید میکند.
|