عنوان | عشق جنسيت زده: عشق مردانه / عشق زنانه |
تعداد صفحات | 14 |
نویسنده |
|
مشخصات نشریه | فصلنامه جامعه، فرهنگ و رسانه - انجمن ایرانی مطالعات فرهنگی و ارتباطات سال 4 پیاپی 13 |
تاریخ انتشار | زمستان - 1393 |
درجه علمی | علمی - ترویجی |
محدوده صفحات | 50-37 |
زبان | فارسی |
کلید واژه | عشق سلطه عشق ورزی برساختگرایی اجتماعی- فرهنگی آلوده انگاری رهایی بخشی عشق مردانه عشق زنانه |
چکیده |
عشق ورزي در طول تاريخ يا به كل، مقوله اي تك جنسي/ جنسيتي (مردانه يا زنانه) تلقي شده، يا اگر مقوله اي دو جنسي/ جنسيتي به شمار آمده، الگوهايي متفاوت را بر دو جنس/ جنسيت بار كرده است. گفتمان هاي متفاوت، از فلسفه ي يونان باستان گرفته تا سنت تفكر ايراني- اسلامي و نيز سنت هاي روان كاوي و پزشكي در دوران مدرن، همگي دلالت بر همين امر دارند. اما وقتي جامعه شناسي با جنسيت زدگي عشق مواجه مي شود، دست به كار مي شود ؛ چرا كه از اساس جنسيت را، دست كم در كنار دو عامل طبقه و نژاد، سه ضلعي نظام سلطه مي داند و در پي بر ملا كردن ساز و كارهاي سلطه گري آنها بر مي آيد. جامعه شناسي، با رجوع به تاريخ، ضمن آنكه از جنس و جنسيت طبيعت زدايي مي كند، پيوند ذاتي ميان عشق را با اين دو به پرسش مي گيرد. اما اين رويكرد، استعداد بدفهمي هم دارد. اينكه جنس و جنسيت را افزونه هايي آلوده كننده بر عشق تصور كنيم كه بايد زدوده شوند، به اين شائبه دامن مي زند كه عشقي ناب و اصيل در پس اين افزونه ها «هست» كه بايد كشفش كرده و نيرويش را آزاد كنيم. همين بدفهمي، مبناي برخي پروژه هاي رهايي بخش حول مفهوم عشق بوده است. اينكه عشق را قلمرويي مجزا از جامعه بدانيم كه جامعه آن را، از جمله با جنسيت زده كردنش، زير سلطه گرفته و آلوده كرده است، چشم بستن بر تاريخ عشق و خصلت اجتماعي عشق و رابطه ي عشق و قدرت است كه رابطه اي نه مبتني بر سلطه، بلكه مبتني بر اقتصاد گفتماني است. |
کد مقاله | 20692 |
تعداد بازدید | 392 |
|