عنوان | خانواده در ايران باستان و شاهنامه |
تعداد صفحات | 24 |
نویسنده |
|
مشخصات نشریه | ادبیات فارسی (تخصصی زبان و ادبیات فارسی) - دانشگاه آزاد اسلامی واحد مشهد - مصوب دانشگاه آزاد پیاپی 35 |
تاریخ انتشار | پائیز - 1391 |
محدوده صفحات | 124-101 |
زبان | فارسی |
کلید واژه | ایران باستان فردوسی خانواده فرهنگ ایرانی شاهنامه فردوسی خانواده در شاهنامه |
چکیده |
پيشينه شناسي موضوع خانواده از ضروريات خانواده پژوهي و مسائل مربوط به خانواده است. پژوهش هاي تاريخي نشان مي دهند كه در زمان هاي بسيار دور خانواده ي ايراني از دودمان هاي بزرگ پدرسري تشكيل يافته بود. در اين خانواده سلطه ي پدري بر روي اعضاي آن نامحدود بود و پدر در آن واحد هم قاضي و هم مجري آداب مذهبي به شمار مي رفت. زن، اگرچه اختياراتي نسبت به شوهر نداشت با وجود اين، بانوي خانه محسوب مي شد و مورد احترام اعضاي خانواده بود؛ فرزندان نيز نسبت به والدين خويش فرمان بردار و مودب بودند. از ديدگاه آيين زرتشتي، تشكيل خانواده تكليفي مذهبي و پيماني لازم و واجب براي رستگاري روح بود؛ بنابراين چون فرزندان به سن رشد مي رسيدند، پدران اسباب زناشويي فرزندان را براساس آداب و رسوم فراهم مي ساختند. در خانواده ي شاهنامه، پدر نقشِ سالاري مهربان و دوست داشتني به عهده دارد و فرزندان از پدر خويش با نيك نامي و محبت ياد مي كنند. هم چنين مادر مقامي والا دارد و هميشه مورد احترام و مايه ي مباهات فرزندان است. فرزندان، نيكي به والدين را يك اصل اخلاقي مي دانند و حقوق والدين را رعايت مي نمايند. در اين خانواده، فرزند داشتن مايه ي روشني روان است و دختر و پسر هر دو عزيز و گرامي هستند و روابط فرزندان براساس احترام كوچك تر به بزرگ تر مي باشد. در خانواده ي شاهنامه، زنان اطاعت از همسر را امري الزامي مي دانند و در هر امري نظر و عقيده ي همسر خويش را خواستار شده، كسب اجازه مي نمايند. آن ها نسبت به همسر، غم گسار، وفادار و مهربان هستند و علاوه بر نقش همسري و مادري، مربي و گاه قيم فرزندان خويش مي باشند. |
کد مقاله | 19559 |
تعداد بازدید | 630 |
|