عنوان | افول قدرت زن در حماسه گرشاسبنامه |
تعداد صفحات | 14 |
نویسنده |
|
مشخصات نشریه | ادبیات فارسی (تخصصی زبان و ادبیات فارسی) - دانشگاه آزاد اسلامی واحد مشهد - مصوب دانشگاه آزاد پیاپی 31 |
تاریخ انتشار | پائیز - 1390 |
محدوده صفحات | 114-101 |
زبان | فارسی |
کلید واژه | زن گرشاسبنامه دختر کورنگشاه تقابل عقل و احساس فروپاشی قدرت |
چکیده |
زابلستان، با حضور شاداب، قدرتمند و خلاق دخترِ كورنگ شاه، شهري آرماني بود. وي همراه پدرش آن سرزمين را با خردمندي تمام اداره مي كرد. او در انتخاب همسر آزاد بود. هنگامي كه اعتماد به نفس دختر كورنگ شاه با وسوسه هاي دايه اي افسونگر متزلزل شد ديگر نتوانست آزاده و دلاورانه مكمل مرد باشد، بنابراين نيازمندانه در انتظار اَبَرمردي بود تا از او صاحب پسري قدرتمند شود. جمشيدشاه كه از جور ضحاك فرار كرده-بود، پس از ده سال آوارگي، روزي كه دختر در باغي شاهانه بزمي ترتيب داده بود، به زابلستان رسيد. او ميهماني دختر كورنگ شاه را از دور ديد وتقاضاي سه جام شراب كرد. دختر والامقام با ديدن اين مرد، از آن جا كه با تمهيدات دايه مجذوب قدرتي مردانه شده بود، فرهنگ، استقلال و كمال خويش را ناديده گرفت؛از درون فروپاشيد؛ تعادل خويش را از دست داد؛ قدرت و خرد خويش را فراموش كرد و بي چون و چرا سروري مرد را پذيرفت. درنتيجه با پا فشاري و پنهان از چشم پدر با جمشيد به آيين الهي هود، پيمان زناشويي بست و پس از مدتي باردار شد. شاه زابلستان، هنگامي كه از تسليم شدن دخترش آگاه شد وي را مورد عتاب قرار داد كه چرا آزرم، فرهنگ، كمال و جايگاه استوار خويش را از ياد برده و بهارش به خزان نشسته است؟ اما همين كه اشك بر گونه-ي دخترش جاري شد،اورا بخشيد و سخنان ازسر پند و تهديد دخترش را به جان پذيرفت. با آن كه ضحاك براي يابنده ي جمشيد جايزه تعيين كرده بود، كورنگ شاه به خواست دخترش جمشيد را مورد عنايت قرار داد و با هداياي بسيار به ديدنش رفت. جمشيد در اولين ديدار به كورنگ شاه گفت: كه از پيوند من و دخترت در نسل پنجم، گرشاسپ زاده خواهدشد. فرزند جمشيد و دختر كورنگ شاه به دنيا آمد. او را «تور» ناميدند. كودك در بارگاه كورنگ شاه پرورش يافت و شباهتش به جمشيد سبب شد كه پدر به توصيه ي كورنگ بگريزيد. پس از مدتي جمشيد به دست ضحاك كشته شد و دختر كورنگ شاه در اندوه و نوميدي، خود كشي كرد. گرشاسپ نامه، پاياني است بر دوران همراهي و برابري زن و مرد و هم چنين بيانگر فرازي از زمان است كه زمينه هاي فرو پاشي كمال زن فراهم گشته و توازن قدرت زن و مرد در يك نظام هماهنگ و قدرتمند به دست خود زن ويران شده است. در اين حماسه زن نه از سر ضعف بلكه با عشق و احساسي مهار نشده، از درون فرو پاشيد و قدرتش متلاشي گشت. |
کد مقاله | 19556 |
تعداد بازدید | 524 |
|