عنوان
|
تأثير سطوح خشم و شيوههاي فرزندپروري مادران كودكان دچار ناتوانيهاي يادگيري و عادي بر خودپنداره فرزندانشان |
تعداد صفحات
|
22 |
نویسنده
|
عصمت دانش - مرجان معنوی شاد - کتایون خوشابی - محمدرضا حسنزاده توکلی |
مشخصات نشریه
|
فصلنامه خانواده پژوهی سال 10 پیاپی 38 |
تاریخ انتشار
|
تابستان - 1393 |
درجه علمی
|
علمی - پژوهشی |
محدوده صفحات
|
196-175 |
زبان
|
فارسی |
کلید واژه
|
فرزندپروری مادران خودپنداره شیوههای فرزندپروری مادر ناتوانی یادگیری والدین کودکان ناتوان از یادگیری سطوح خشم سبک فرزندپروری کودکان
|
چکیده
|
هدف: هـدف از پژوهش حاضر تعيين تاثير سطوح خشم و شيوه هاي فرزندپروري مادران كودكان دچار ناتواني هاي يادگيري و عادي بر خودپنداره فرزندانشان بود. \r\nروش: طرح اين پژوهش از نوع علي-مقايسه اي بوده است. جامعه آماري اين پژوهش تمامي مادران كودكان داراي ناتواني هاي يادگيري بين سنين 8 تا 12 سال كه به مراكز مورد نظر مراجعه كرده اند وجامعه كودكان عادي، كودكان مدارس همان مناطق بود. به اين منظور 82 نفر از دانش آموزان بين سنين 8 تا 12 سال كه به مراكز مورد نظر مراجعه كرده بودند، به عنوان گروه نمونه كودكان دچـار ناتواني هاي يادگيري انتخاب شدند.پس از تكميل پرسشنامه هاي شيـوه هاي فرزنـدپروري بـامريند، 1991، خودپنداره كودكان آهلوواليا، 1961 و خشـم اسپيلبرگر، 1999، توسط كودكان و مادرانشان، گروه كودكان عادي و مادران، پرسشنامه هاي مشابه را كامل كردند.داده هاي بدست آمده از طريق آزمون هاي آماري تحليل واريانس چندمتغيري و رگرسيون مورد بررسي قرار گرفتند. \r\nيافته ها: مادران كودكان دچار ناتواني هاي يادگيري در مولفه هاي احساس خشم، واكنش خشمناك، برون ريزي خشم، درون ريزي خشم،كنترل برون ريزي خشم و كنترل درون ريزي خشم با مادران كودكان عادي تفاوت معناداري دارند.خشم مادران در رابطه ميان ناتواني يادگيري و شيوه هاي فرزندپروري نقش تعديل كننده ندارد. خشم مي تواند مولفه هاي خودپنداره رفتاري، خودپنداره تحصيلي و شادي را توجيه كنند. مولفه هاي خودپنداره كودكان دچار ناتواني هاي يادگيري و عادي تفاوت معناداري دارند. \r\nنتيجه گيري: خانواده به عنوان مهم ترين شكل دهنده پيشينه هر كودك مي تواند جزء اساسي ترين موارد پژوهشي باشدو با توجه به مجهولاتي كه در زمينه تاثير شرايط مادران كودكان دچار ناتـواني هاي يادگيري وجود دارد، ضروري به نظر مي رسد تا اطلاعاتي در اين زمينه جمع آوري شود. در طي درمان براي درمانگران سوالاتي در زمينه مادران كودكان دچار ناتواني هاي يادگيري و چگونگي تاثير آنها بر روند درماني فرزندانشان ايجاد مي شود كه پژوهش حاضر مي تواند پاسخگوي آنها باشد.
|