عنوان
|
رابطه میزان توانمندی و نوع مناسبات جنسیتی شخصیت اصلی زن در رمان تهران مخوف (مرتضی مشفق کاظمی) |
تعداد صفحات
|
18 |
نویسنده
|
شمسی علیاری - لیلا نوحی طهرانی |
مشخصات نشریه
|
دوفصلنامه جامعهشناسی هنر و ادبیات (نامه علوم اجتماعی) - دانشکده علوم اجتماعی دانشگاه تهران - علمی پژوهشی سال 4 شماره 2 |
تاریخ انتشار
|
بهار و تابستان - 1392 |
درجه علمی
|
علمی - پژوهشی |
محدوده صفحات
|
38-21 |
زبان
|
فارسی |
کلید واژه
|
توانمندی شخصیت زن مناسبات جنسیتی شخصیت پردازی زن شخصیت زن در رمانها و داستانها شخصیت پردازی رمان تهران مخوف مرتضی مشفق کاظمی
|
موضوع
|
زن و ادبيات / خانواده و ادبیات
|
چکیده
|
هدف این پژوهش بررسی روند شخصیتپردازی شخصیت اصلی زن در رمان تهران مخوف و تعیین منطقی یا غیرمنطقی بودن این روند است. در بخش اول، میزان توانمندی شخصیت را، مطابق با معیارهای توانمندسازی زنان، با توجه به چهار فاکتور تحصیلات، شغل، درآمد و برخورداری یا عدم برخورداری از فضای شخصی، در سه سطح پایین، بالا، و متوسط، سنجیدهایم. سپس در بخش دوم، با مراجعه به شیوة عملکرد و فعالیتهای شخصیت اصلی، آنگونه که نویسنده او را تصویر کرده است، میزان برابریطلب بودن شخصیت را در چهار محور فعالیتها، فضاهای گوناگونی که در آنها حضور مییابد، واکنش در برابر دستور، و عکسالعمل در برابر خشونت سنجیدهایم، و او را در چهار طبقة بسیار کلیشهای، پدرسالار، بینابینی و برابریطلب قرار دادهایم. هماهنگی بخش اول و دوم به معنای تناسب بین شخصیتپردازی شخصیت و عملکرد او در رمان است. زیرا از شخصیتی که در بخش اول توانمند تصویر شود انتظار نمیرود منفعلانه عمل کند و تفکری پدرسالارانه داشته باشد و برعکس. \r\nادبیات مکتوب هم بخش مهمی از حوزة رسانه و هم سنگ زیربنای بخشهای دیگر آن، همچون فیلم و نمایش، است. شخصیتهای محوری زن، علاوه بر تأثیر درکل جامعه، در جامعة زنان مخاطب تأثیری مضاعف دارند و مخاطب زن آگاهانه یا ناآگاهانه با شخصیت اصلی داستان همذاتپنداری میکند و از آن اثر میپذیرد. اگر شخصیتپردازی روند غیرمنطقی داشته باشد باعث سرخوردگی مخاطب میشود. برای مثال، مخاطب در مواجهه با زنی که معیارهای توانمندی زنان را در سطح بالایی دارد اما در زندگی اجتماعی منفعل عمل میکند به این نتیجه میرسد که داشتن یا نداشتن این فاکتورها تغییری در وضعیت زنان نمیدهد، در حالیکه این نتیجه واقعی نیست و به علت شخصیتپردازی غیرمنطقی و غیرواقعی حاصل شده است. نتایج پژوهش نشان میدهد که میزان توانمندی شخصیت زن این داستان با بعد برابریطلبی شخصیتش تناسب دارد. بنابراین، میتوان گفت مشفق کاظمی در این رمان در ردیف نویسندگانی قرار میگیرد که در شخصیتپردازی زنان به لحاظ هماهنگی میزان توانمندی آنان با عملکردشان موفق است و داستانش منجر به شکلگیری باورهای کاذب دربارة زنان نمیشود.
|