عنوان | بررسی تعادل بین نقشهای خانوادگی و شغلی: مطالعه موردی زنان شاغل در آموزش و پرورش شهرستان قزوین |
تعداد صفحات | 28 |
نویسنده |
|
مشخصات نشریه | فصلنامه خانواده و پژوهش سال 7 شماره 2 |
تاریخ انتشار | تابستان - 1389 |
درجه علمی | علمی - پژوهشی |
محدوده صفحات | 50-23 |
زبان | فارسی |
کلید واژه | زن نقشهای خانوادگی نقش شغلی خانواده تعادل نقش |
موضوع | اشتغال زنان / زن و اشتغال / خانواده و اشتغال |
چکیده |
در سالهای اخیر دگرگونیهای بنیادی و اساسی در وضعیت زنان به وقوع پیوسته و منجر به تحولاتی در نقشها و جایگاه اجتماعی آنان در بخشهایی از جامعه شده است و این امر موجب شده است که آنان نقشهای چندگانه¬ای را تجربه کنند. برخی از پژوهشگران بر آنند که نقشهای چندگانة اجتماعی، شغلی و خانوادگی منابع گوناگونی هستند که منافع متعدی را در اختیار افراد قرار داده و با خود پاداشها و امتیازات متعددی را به همراه می¬آورند. هدف اصلی این مقاله آن است که نشان دهد تعدد نقشها لزوماً به تعارض و تضاد نقش منجر نمی¬شود و ممکن است تعادل نقش را به همراه آورد. از این رو، برای اولین بار در ایران، این پژوهش با بهره¬گیری از مبانی نظری تئوری تعادل نقش مارکز، به بررسی میزان، عوامل و مؤلفه¬های تعادل میان نقشهای شغلی و خانوادگی زنان پرداخته است. جامعه آماری این بررسی متشکل از زنان شاغل، متأهل، دارای فرزند و ساکن در شهرستان قزوین است. حجم نمونه، 218 نفر از زنان شاغل در آموزش و پرورش شهرستان قزوین را در برمی¬گیرد که به روش نمونه¬گیری تصادفی سهمیه¬ای انتخاب شده¬اند. یافته¬های تحقیق نشانگر آن است که بین میزان تعادل نقش در نقشهای شغلی و خانوادگی و میزان انرژی، تجربه زمان، تعهد نقش و مطلوب بودن فرهنگی نقشها ارتباط معناداری وجود دارد. یافته¬های به دست آمده از رگرسیون چند گانه حاکی از آن است که متغیرهای میزان متعهد و مطلوب بودن فرهنگی نقش، درصد قابل توجهی از واریانس متغیر تعادل نقش را تبیین می¬کنند. نتایج پژوهش نشان می¬دهد اهمیت ذهنی نقشها بر میزان انرژی و زمان موثر است از این رو متغیرهای مذکور، بیش از آن که کمیاب باشند، امری فرهنگی و حاصل کارکردهای اجتماعی هستند. همچنین آنچه تعیین کننده است، مطلوب بودن فرهنگی نقشهاست که خود بر مبنای سلسله مراتبی از اهمیت اجتماعی قرار دارد. بنابراین برخورداربودن زنان از فضایی عاطفی، حمایتی و همدلانه در روابط اجتماعی، با تولید انرژی بسیار برای آنان همراه است. چنان که وقتی زنان برای مدیریت و هدایت نقشهای چندگانه خود از حمایتهای مادی و عاطفی همسران در خانواده و سرپرستان و همکاران در حوزه اشتغال به عنوان منبع حمایت اجتماعی برخوردار باشند، میزان فشار نقشهای چندگانه بر آنان کاهش خواهد یافت. بر این اساس، افراد به طور بالقوه، منابع فراوان و در حال تجدیدی از انرژی در اختیار دارند که تحت شرایط مناسب اجتماعی ـ فرهنگی می¬توانند از آن بهره گیرند. |
کد مقاله | 15709 |
تعداد بازدید | 1065 |
|