عنوان
|
ارزيابي کيفي عملکرد سازمانهاي بهزيستي و کميته امداد در کاهش فقر زنان سرپرست خانوار شهر ساري |
تعداد صفحات
|
34 |
نویسنده
|
احمد محمدپور - داریوش بوستانی - مهدی علیزاده |
مشخصات نشریه
|
فصلنامه رفاه اجتماعی - دانشگاه علوم بهزيستی و توانبخشی، گروه پژوهشی رفاه اجتماعی - علمی پژوهشی سال 12 پیاپی 46 |
تاریخ انتشار
|
پائیز - 1391 |
درجه علمی
|
علمی - پژوهشی |
محدوده صفحات
|
352-319 |
زبان
|
فارسی |
کلید واژه
|
بهزیستی ارزيابي کيفي عملکرد فقر زنان سرپرست خانوار ساری (شهرستان) کمیته امداد امام خمینی (ره) تحلیل مضمون
|
موضوع
|
زن و فقر / جنسيت و فقر زنان خودسرپرست / زنان سرپرست خانوار
|
چکیده
|
مقدمه: سازمانهای کمیته امداد امام خمینی (ره) و بهزیستی مهمترین سازمانهای حمایتی کشور هستد که به هدف حمایت از خانوادههای تهیدست، زنان فقیر و کاهش محرومیت آنها تأسیس شده و هزاران نفر از این افراد با خانوادهها را تحت پوشش خود دارند. با این حال، با وجود تلاشهای این دو سازمان، این سؤال مطرح است که سازمانهای مذکور تا چه اندازه در زمینه کاهش فقر یا آنچه اغلب به عنوان فقرزدایی عنوان میشود، موفق بوده و با چه چالشهایی روبهرو هستند. این پژوهش با در نظر گرفتن این مسئله در پی آن بوده تا به ارزابی عملکرد سازمانهای مذکور در جهت کاهش فقر زنان سرپرست خانوار در شهر سازی بپردازد. \r\nروش: در این مطالعه، با استفاده از روششناسی کیفی و فنون مشاهده و مصاحبه با اطلاعرسانها و 25 نفر از افراد تحت پوشش این دو سازمان، در کنار مطالعة اسناد و مدارک به گردآوری دادهها پرداخته شد؛ سپس با روش تحلیل تماتیک یا موضوعی، دادهها و یافتههای گردآوری شده مورد تحلیل قرار گرفتند. \r\nیافتهها: در خلال تحلیل دادهها، 8 مقولة عمدة برگرفته از عملکرد دو سازمان مذکور شناسایی شدند که عبارتند از: تعاریف پروبلماتیک، موازیکاری نهادها، هدفسازی کوتاه مدت غلبة نگرش حمایتی، رواج وابستگی و بیتحرکی، تلقی ساختاری از فقر، نارسایی اعبارات خُرد، انبساط سازمان و رواج فرهنگ فقر، مقولههای استخراج شده در بخش برآیند در قالب یک الگوی موضوعی با عنوان «چالشهای عملکردی سازمانهای بهزیستی و کمیته امداد» ارائه شدهاند. \r\nنتایج: نتایج این پژوهش کیفی نشان داد که با وجود تلاشهای فراوان این دو سازمان حمایتی، بسیاری از اهداف و شاخصهای کاهش فقردر میان زنان سرپرست خانوار برآورد هنشده است؛ نگاه ساختاری به فقر، تمرکز بر انبساط سازمانی، عدم تعریف اهداف بلندمدت معطوف به فقرزدایی، حمایتهای جزئی و کمتأثیر، کم توجهی به ابعاد ذهنی و فرهنگی تولید و بازتولید فقر و فرهنگ مرتبط با آن از جملة موانع دستیابی این سازمانها به کاهش مؤثر فقر هستند. بر همین اساس، پژوهش حاضر بر تغییر ژرف در نگاه کنونی به فقر و بازتعریف بسیاری از ابعاد و سیاستهای مرتبط با آن تأکید دارد.
|