عنوان | آیا مقوله ای تحت عنوان ادبیات زنانه وجود دارد؟ |
شماره ویرایش | |
تعداد صفحات | 17 |
نویسنده |
|
مترجم |
|
مشخصات نشریه | فصلنامه متنپژوهی ادبی (زبان و ادب سابق) - دانشگاه علامه طباطبایی - علمی پژوهشی پیاپی 11 |
تاریخ انتشار | بهار - 1379 |
زبان | فارسی |
کلید واژه | ادبیات زنان ادبیات زنانه نویسندگان زن |
موضوع | زن و ادبيات / خانواده و ادبیات زنپژوهان / خانوادهپژوهان / پژوهشگران زن شخصيتها / اشخاص / مشاهير زن جنسيت / نقشهاي جنسيتي/ كليشههاي جنسيتي / نگرشهاي جنسيتي |
چکیده |
متون ادبی بسیاری وجود دارند که خواننده پس از مطالعة آنها قادر به تشخیص جنسیت نویسنده نیست. با این حال در تمامی فرهنگ ها زندگی و تجارب زنان و مردان از جهات بسیاری از یکدیگر متفاوتند و این تفاوتها در نوشته های آنان به چشم می خورند. معمولاً طبقه بندی آثار ادبی به دسته های مختلفی که جنبه مهمی از اثر را مورد تأکید قرار می دهد سودمند است. در سال های اخیر، بسیاری بر این باورند که امعان نظر در آثار زنان جدا از آثار مردان می تواند مفید و نافع باشد؛ چرا که برخی از دیدگاه های منتقدانه ای که در مطالعة ادبیات مورد استفاده قرار میگرفته اند، ارتباط مؤثری با آثار زنان برقرار نمی کنند. در گذشته، آثاری را که به زنان می پرداختند اساساً شایستة خوانندگان زن میدانستند، در حالی که آثار مربوط به مردان به عموم خوانندگان تعلق داشتند و برای مطالعه هر دو جنس مناسب بودند. این عقیده که آثاری که در بارة زنان نگاشته شده اند، محدود به عده ای خاص از خوانندگان هستند، این نکته را به ما یادآور می شود که فرهنگ ما چگونه تجربة مردانه و تجربه زنانه را ارزش گذاری کرده است. این روش ارزش گذاری در حال دگرگونی است و نویسندگان زن اغلب شرح جزئی گرایانه تری در باره زندگی، آمال، احساسات و مشغله های ذهنی زنان را ارائه می دهند تا مردان. در آثاری که توسط مردان به رشته تحریر درآمده اند، اساساً شخصیت های زن در رابطه با مردان پرداخت می شوند و معمولاً در ارتباط با روابط عشقی و جنسی شان مورد توجه قرار می گیرند. زنان از لحاظ تعداد در جامعه در اقلیت قرار ندارند، زیرا کمی بیش از پنجاه درصد جمعیت در جوامع غربی را تشکیل می دهند. اما در بسیاری از جنبه های زندگی، تجربیات و معیارهای آنان «حاشیه ای» است و آن چه هنجار و اصل به شمار می رود تجربیات مردان است. علاوه بر این، آن چه عموم مردم انجام می دهند، فعالیت مهم به حساب می آید و احساسات و زندگی خصوصی اهمیت کمتری دارند و فقط به اشخاصی که درگیر آن اند مربوط هستند. غالبا ادبیاتی که به وقایع عمومی می پردازد، جدی تر و سنگین تر از ادبیاتی قلمداد می شود که زندگی شخصی را دست مایه خود قرار می دهد. این پدیده سبب می شود تا ادبیاتی که توسط زنان و یا در باره زنان به رشته تحریر در می آید، نادیده انگاشته شود و یا ارزش واقعی خود را نیابد، این ارزش گذاری ها به تدریج مورد سؤال قرار گرفته و مردود شمرده شدهاند. |
کد مقاله | 12922 |
تعداد بازدید | 958 |
|