عنوان | ولایت زن در کتاب و سنت |
شماره ویرایش | |
تعداد صفحات | 38 |
نویسنده |
|
مشخصات نشریه | فصلنامه پژوهشنامه اسلامی زنان و خانواده (طهورا سابق) - علمی تخصّصی سال 3 پیاپی 5 |
تاریخ انتشار | بهار - 1389 |
زبان | فارسی |
کلید واژه | ولایت سیره عقلاء مذاق شریعت قرآن و سنت |
موضوع | زن در روايات زن در قرآن زن و فقه / فقه زنان زن و قضاوت / قضاوت زنان مناصب زنان |
چکیده |
مسئله «ولایت زن» از مباحث مهم جوامع اسلامی است. ولایت مورد بحث در این مقاله، به معنی سرپرستی و مدیریت بر گروه میباشد. سؤال اصلی بحث آن است که آیا در مدیریت بر یک گروه (ولایت بر کل جامعه یا زیر مجموعههای آن) مرد بودن شرط است یا خیر؟ علمای مسلمان معمولاً به این مسئله در بحث قضاوت عامه پرداختهاند و اکثر آنها مرد بودن را در این مسئله شرط دانستهاند، جز ابوجنفیه که در غیر از حدود قصاص، قضاوت زن را جایز میداند. اصل در مسئله، عدم ولایت و عدم وجوب اطاعت است، مگر آنکه دلیلی بر آن اقامه شود. طرفداران جواز ولایت زن، به سیره عقلاء و عموم برخی روایات تمسک کردهاند، اما در مقابل، مخالفین با ولایت المرأه به چهار آیه از جمله: نالرجال قوامون علی النساء»، احادیث متعددی مثل احادیث باب القضاء، روایاتی مانند «المرأۀ ریحانۀ و لیست قهرمانۀ» یا روایاتی که حکومت زنان را از علائم فساد زمان میشمرد و روایتی که جامعهای را که زن بر آن حاکم باشد، موفق یا رستگار نمیداند (صحیحه حمران بن اعین در این زمینه مهمترین سند است که حکومت و تسلط زنان در جامعه را بسیار مذمت میکند) استناد کردهاند.\r\nاز جمله ادله مخالفین ولایت زن، مذاق شریعت است که این خواستهها و دستورات از احکام گوناگون شارع در مورد زنان مثل تأکید بر جدایی زن و مرد اجنبی و خانهنشینی زن و یا روایاتی از نقصان عقل و رأی زن سخن گفته و یا اطاعت از زن و مشورت با او را نهی میکند، به دست میآید. در این مقاله سعی شده است به ادله مخالفین در مسئله ولایت زن پاسخ داده شود، ولی در نهایت ولایت زنان را مرجوح میداند و در مورد منصبهای کلیدی جامعه به ویژه به صورت گسترده، متمایل به عدم جواز شده است. |
کد مقاله | 12601 |
تعداد بازدید | 973 |
|