عنوان
|
بررسي مقايسهاي زمينهها و آثار خشونت عليه زنان در خانواده در مراجعين به مرکز پزشکي قانوني بابل (1380) |
شماره ویرایش
|
|
تعداد صفحات
|
8 |
نویسنده
|
افسانه بختیاری - نادیا امیدبخش |
مشخصات نشریه
|
فصلنامه علوم پزشکی کرمانشاه (بهبود سابق) - دانشگاه علوم پزشکی كرمانشاه - علمی پژوهشی سال 7 شماره 4 |
تاریخ انتشار
|
زمستان - 1382 |
درجه علمی
|
علمی - پژوهشی |
زبان
|
فارسی |
کلید واژه
|
خشونت خانگی خشونت علیه زنان عوامل خطرساز
|
موضوع
|
آزار جنسي / خشونت جنسي / تجاوز جنسي آسيبشناسي خانواده بهداشت و سلامت زنان/ زن و سلامت/ خانواده و سلامت خشونت عليه زنان / خشونت در خانواده / خشونت زنان عليه همسران / خشونت زنان
|
چکیده
|
چکيده: سابقه و هدف: خشونت خانوادگي شايعترين شکل خشونت عليه زنان با بيشترين عوارض اجتماعي، رواني و اقتصادي است؛ لذا اين تحقيق با هدف تعيين علل و آثار خشونت و نيز تعيين مشخصات فردي ـ خانوادگي قربانيان انجام شده است. نتايج اين تحقيق ميتواند در شناسايي اينگونه زنان و فراواني اين مشکل و نيز انتخاب راهکارهاي حمايتي مناسب مفيد واقع شود.\r\nمواد و روشها: مطالعه حاضر به صورت توصيفي تحليلي طي مدت يک سال (از فروردين تا اسفند 1380) روي زنان مراجعه کننده به مرکز پزشکي قانوني بابل انجام شده است. از ميان آنها، زناني که مورد خشونت همسر قرار گرفته بودند، به عنوان گروه مورد (183) و ساير زناني که متأهل بودند و سابقه خشونت در خانواده را نداشتند، به عنوان گروه شاهد در نظر گرفته شدند (325). ابزار جمع آوري دادهها پرسشنامهاي بوده که به روش مصاحبه و معاينه تکميل گرديد.\r\nيافتهها: فراواني خشونت در ميان مراجعين 36% بود. يافتهها نشان دادند نوع جراحت ايجاد شده غالباً فيزيکي بوده است، اما 13% قربانيان اعمال فشار و خشونت جنسي را در روابط جنسي عنوان نمودند. همچنين 71% زنان از علائم سايکوسوماتيک متعدد اظهار تألم نمودند. شايعترين محلهاي جراحت سر و گردن (22/3%) و بعد از ان در اندامها (21/6%) بود. بيشتر جراحات (54%) تنها از نوع ضريب بود، اما 41% بيماران در مجموع (به طور انحصاري يا در ترکيب با ضرب) دچار جرح شده بودند. ارزيابي فراواني انواع ضربها و جرحها نشان داد که گرچه شايعترين نوع ضرب، کبود (42/4%) و شايعترين نوع جرح، حارصه يا خراشيدگي (78/7%) بود، اما به 24% زنان آسيب جدي و شديد وارد شده بود. مهمترين ابزار آسيب اجسام سخت (89/6%) بودند. بيشترين علت خشونت عليه زنان (به بيان قربانيان) اعتياد (31/1%) و مشکلات رفتاري (29%) بود. آزمونهاي آماري ارتباط معناداري را بين مشخصات فردي ـ اجتماعي و نيز بين مشخصات خانوادگي دو گروه مورد و شاهد نشان داد.\r\nبحث: يافتهها نشان داد که شيوع خشونت عليه زنان در اين مطالعه در مقايسه با ساير آمارها نسبتاً بالاست و تظاهرات جسمي و رواني شديدي دارد. اين مطالعه آشکار کرد که اغلب خشونتها در گروه سني 20 ـ40 سال، زوجين با مدت ازدواج کمتر از 10 سال و تعداد فرزندان کمتر رخ ميدهد. کارکنان بهداشتي ـ درماني شامل پزشکان، ماماها، پرستاران بايد بتوانند زنان در معرض خطر را شناسايي نمايند و با تقويت مهارتهاي خود، حمايتهاي مناسبي از اينگونه زنان به عمل آورند.
|