عنوان | محوریت قهرمانان زن در قصّه های عامیانه (تحلیل افسانه ها به مثابۀ رؤیاهای جمعیِ زنان) |
شماره ویرایش | |
تعداد صفحات | 29 |
نویسنده |
|
مشخصات نشریه | فصلنامه نقد ادبی - دانشگاه تربیت مدرس - علمی پژوهشی سال 3 شماره 11 و 12 |
تاریخ انتشار | پائيز و زمستان - 1389 |
درجه علمی | علمی - پژوهشی |
زبان | فارسی |
کلید واژه | ازدواج زن پدرسالاری مادرتباری رمانس قصههای عامیانه رؤیا |
موضوع | ازدواج زن و ادبيات / خانواده و ادبیات عشق |
چکیده |
در بسیاری از آثار روایی، دو نیروی زور و نیرنگ عامل پیش برندۀ داستان هستند. بررسی و مقایسۀ قصّه های عامیانه ای که درگیری نیروهای خیر و شرّ در آنها بر سر رسیدن به معشوق است، نشان میدهد در این آثار، معشوق هر چند در ظاهر به نفع قهرمان عمل میکند، در زیر ساخت روایت با زیرکی و تزویر، درگیری نیروهای متضاد را به سود خویش هدایت میکند. در چنین قصّه هایی، شخصیت مرکزی داستان شاهزادۀ شجاع و دیو بدطینت نیست؛ بلکه معشوقی است که در پی ازدواج با شایسته ترین قهرمان داستان و صاحب فرزند شدن از او است. معشوق در این راه، با وجود ناتوانی جسمی ظاهری، از جلوه های گوناگون نیرنگ همچون پنهانکاری، افسونگری های زنانه و عوامل جادویی بهره میبرد و حتی گاهی با به خدمت گرفتن ضد قهرمانهای داستان، سیر رخدادها را به سوی پایان دلخواه خویش هدایت میکند. این مقاله با بهره گیری از دیدگاههای صاحبنظران در خصوص این ساختار بنیادین، چهل افسانۀ عامیانۀ فارسی را بررسی و مقایسه کرده است. نویسنده با ارائۀ شواهد مختلف، چنین زیرساخت مشترکی را بیانگر دغدغه های ذهنی زنان در دوران پدرسالاری دانسته است. زنان در جایگاه راوی یا شوندۀ این قصّه ها، آروزهای دست نایافتنی و رؤیاهای شیرینی را که در زندگی واقعی معمولاً از آن محروم بوده اند، در سرگذشت قهرمان زن داستان در جهان خیالی قصّه متجلّی کرده اند. با توجه به این ویژگی در رمانسها و داستانهای کهن، احتمالاً خاستگاه این قصّه ها در ساختارهای روایی کهنی است که میتوان پیشینۀ آنها را تا اساطیر مربوط به دوران مادر تباری دنبال کرد. |
کد مقاله | 11387 |
تعداد بازدید | 6226 |
|