چکیده
|
تحولات کنوني در عرصههاي اقتصادي, اجتماعي و فرهنگي روستا عليرغم پيامدهاي مثبتي که جهت بهبود شرايط زيست در روستا داشته, سبب گرديده تا از نقش فعال زنان در عرصه توليد کاسته شود و زنان روستايي توليدکننده سابق, تبديل به زنان خانهدار مصرفکننده شوند. اين امر نه تنها پيامدهاي منفي در عرصه اقتصاد روستا به جاي ميگذارد, بلکه عملاً قشر فعال عظيمي را از فرايند توليد حذف کرده و رشد اقتصاد ملي را نيز کند مينمايد. مقاله حاضر که برگرفته از پژوهشي ميداني در منطقه ساحلي (ارتفاع صفر تا زيرصفر) استان گيلان است در پي تشريح عواملي ميباشد که موجب به وجود آمدن چنين چالشي شده است. تحقيق حاضر از نوع توصيفي پيمايشي است. جامعه آماري 108682 خانوار ميباشد که از بين آنها 131 خانوار به شيوع نمونهگيري خوشهاي انتخاب شدند. به منظور گردآوري دادهها از دو نوع پرسشنامه استفاده شد. روايي پرسشنامه توسط تعدادي از متخصصان موضوعي مورد تأييد قرار گرفت. پايايي مقياس اصلي تحقيق با آماره آلفاي کرونباخ سنجيده شد که مقدار آن براي اين مقياس 84% بود که حاکي از اعتبار مناسب ابزار تحقيق ميباشد. جهت سنجش اثرات توسعه روستايي بر اشتغال زنان, متغيرهاي اقتصادي, جغرافيايي و فرهنگي مورد سنجش قرار گرفت. نتايج اين تحقيق نشان ميدهد که از بين عوامل تأثيرگذار بر اشتغال زنان, عامل درآمد خانوار, طبقه اجتماعي, سواد و انزواي جغرافيايي بيشترين اثر را بر جاي گذارده است. به عبارتي, از سهم و نقش اشتغال زنان کاسته است. بايد توجه داشت که با ادامه روند کنوني توسعه روستايي که «کور جنسيت» ميباشد, هيچگونه چشمانداز روشني را براي بهبود وضعيت زنان و به خصوص دختران جوان در روستا نميتوان انتظار داشت.
|