عنوان | فمينيسم و پسامدرنيته: جدايي هاي گمراه کننده ناشي از تقابل مدرنيته و پسامدرنيته |
شماره ویرایش | |
تعداد صفحات | 16 |
نویسنده |
|
مترجم |
|
مشخصات نشریه | فصلنامه فارابی - بنیاد سینمایی فارابی شماره 1 پیاپی 29 |
تاریخ انتشار | تابستان - 1377 |
زبان | فارسی |
کلید واژه | فمینیسم مدرنیته پسامدرنیته |
موضوع | زن، سنت، مدرنيته جنبش زنان حقوق زنان / زن و حقوق فمينيسم، مفاهيم، موضوعات و دانشها |
چکیده |
تاکيد پسامدرنيته بر کاهش ناپذيري برخي منافع و بر نياز به مصرف کننده پذير بودن ساختارهاي فرهنگي،بي ترديد يک واکنش صريح فمينستي را بر ميانگيزد، در اين مقاله به سواالاتي خواهيم پرداخت که گرايک اون در مقاهل خود در مجموعه فرهنگ پسامدرن مطرح کرده است: آيا پسامدرنيته به گونهاي خاص پذيراي منافع زنان و ادعاهاي فمينيستي است؟ بحث زير در سه بخش مطرح ميشود؛ در بخش نخست، تمايز بين مدرنيته و پسامدرنيته ناميدهاند نشان خواهم داد. از آن جا که پسامدرنيته معمولاً همراه با پساساخت گرايي هويت مييابد و شناخته ميشود،در بخش نخست به ارتباط بين اين تمايزها و طرح پساساخت گرايي نيز خواهيم پرداخت. در اين بحث، يک جنبه از دورنمايهي اصلي مطرح خواهد شد. شکنندگي تمايز بين مدرنيته و پسا مدرنيته آن گونه که در نزديکي بين کار آدرنو – باني آنچه پروژهي مدرنيته در فلسفه ناميده شده است – و دلوز- باني آنچه اصطلاحاً پروژه پسامدرنيته خواهنده شده است- مشاهده ميشود.\r\nدر بخش دوم مقاهل به بررسي خصيصههاي متمايز کنندهي منش ويژه ي انديشه فلسفي پسامدرن ميپردازم. در اين بخش ، همچنين وجود بازآوايي ميان آرمانهاي پروژه مدرنيته و آرمانهاي منتسب به دوران باستان و در نتيجه منفک کردن زنان از حيات انديشه و انديشمندان در هر دو دوران نشان داده خواهد شد. در بخش سوم به بررسي اشتراک دورنمايههاي آنه اصطلاحاً جنبهي پسامدرن پژوهش فلسفي ناميده شده است و جهت گيريهاي نظري ايريگاراي و کريستوا خواهم پرداخت. در بخش سوم نشان خواهم داد که ايريگاراي و کريستوا آرمانهاي سنتي پژوهش فلسف را به گونهاي خنثي و عاري از زمان ، بسيج ميکننده تا جهت گيري واقعي روشهاي نظري را که با وجود تظاهر به آن که نمونهي آن آرمانهاي سنتياند- و در واقع، وجود انگارهاي مردانه را در کانون خود تصديق ميکنند – بشناسد و به نقد بکشند.) |
کد مقاله | 10786 |
تعداد بازدید | 959 |
|