چکیده
|
در اين تحقيق تعارضات بين همسران در خانوادههاي شيرازي با رويکرد جامعهشناختي مطالعه شده است. هدف اصلي تحقيق بررسي ميزان تعارضات و عوامل مؤثر بر آنها بوده است. چارچوب نظري پژوهش متکي بر نظريه کالينز بوده که معتقد است چهار تبيين جامعهشناختي براي تعارضات و خشونتهاي خانوادههاي امروز وجود دارد که شامل حق مالکيت جنسي, فشارهاي اقتصادي, انتقال بين نسلي تعارضات و کنترل اجتماعي است. برخي متغيرها از ديدگاه کالينز به عنوان متغيرهاي مستقل استخراج شده و رابطه آنها با متغير وابسته تعارضات همسران مورد آزمون قرار گرفته است. براي سنجش ميزان تعارضات همسران از مقياس CTS استروس استفاده شده است. شيوه تحقيق پيمايشي بوده و دادهها از طريق پرسشنامه گردآوري شده است. جامعه آماري شامل خانوادههاي ساکن در شهر شيراز در سال 1386 بوده و تعداد نمونه 657 نفر بر اساس فرمول حجم نمونه لين انتخاب شده است. نتايج تحقيق نشان ميدهد که متغيرهايي از قبيل ميزان تحصيلات زن و مرد, فرد تصميم¬گيرنده اصلي در ازدواج زنان, مدت آشنايي قبل از ازدواج, رويدادهاي مثبت و منفي خانواده, چرخه زندگي خانواده, درآمد زن, چگونگي اعمال قدرت از سوي شوهر, فشارهاي اقتصادي, نوع رابطه عاطفي و زناشويي همسران با يکديگر و چگونگي ارتباط انان با خويشاوندان و دوستان رابطه معناداري با ميزان تعارضات داشتهاند.
|